Abstract:
زمینه و هدف: دولت اسلامی بیانگر همة جنبههای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی جامعه است که تمام ابعاد وجودی فرد و جامعه را پوشش میدهد. «امنیت» بهعنوان مهمترین دستور کار یک دولت، از مقولههای اساسی است که پیوندی بنیادین با جوهر وجودی انسان دارد. این مسئله در اسلام نیز از اهمیت خاصی برخوردار بوده و همواره طراحی آن در بستر نظام سیاسی اسلامی، موردتوجه بوده است. در نگاه مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) کشور برای رسیدن به توسعه و افتخار، نیازمند امنیت است و ازاینجهت نقش ناجا اهمیت خاصی پیدا میکند. طرح این پرسشها که الزامات دستیابی به الگوی کارآمد امنیت سیاسی در دولت اسلامی چیست و اینکه در منظومة فکری مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی)، نیروی انتظامی در تامین امنیت چه نقش و جایگاهی دارد؟ ازجمله مسائل مهمی هستند که پاسخ به آنها، هدف این پژوهش است و موجد تبیین زمینههای تحقق دولت اسلامی است. روش تحقیق: این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته و شیوة گردآوری دادهها مبتنی بر منابع کتابخانهای بوده است. یافتهها و نتیجهگیری: مدعای نوشتار حاضر این است که با توجه به رویکرد اسلام، تمرکز بر بعد کنشی- رفتاری امنیت، از الزامات دستیابی به الگوی کارآمد امنیت سیاسی است. در این راستا نیروی انتظامی بهواسطة اینکه مسئولیت وسیعی در تامین نظم و امنیت دارد، میتواند با کیفیسازی اقتدار «سخت و نرم»، سهم به سزایی در حذف «عناصر مخل امنیت» و نهایتا در کارآمدسازی الگوی امنیتی در دولت اسلامی داشته باشد.
Background And Objectives
The Islamic government represents all political, cultural and economic aspects of a society that covers all existential aspects of the individual and society. Security, as the most important agenda of a state, is one of the fundamental categories that has a fundamental link with human existential essence. This issue has also been of particular importance in Islam, and its design has always been considered in the context of the Islamic political system. In the views of the Supreme Leader, the countrys leadership is in need of security in order to achieve development and hon- or, and thus the role of I.R.I Police is of particular importance. Therefore,
what are the requirements for the implementation of the effective model of political security in the Islamic government? What is the role and position of the security forces in providing security in the intellectual system of the Supreme Leader? These are important questions that responding to them is the purpose of this study, which explains the grounds for the realization of the Islamic government.
Methodology
This research has been done through descriptive-analytic method and the data collection method is based on library resources.
Findings and
Results
The present paper claims that according to the Islamic approach, focusing on the action-behavior dimension of security is one of the requirements for achieving an effective political security model. In this re- gard, due to its wide responsibility in providing security and order, the police can contribute to the deteriorating elements of security and, ultimately, the effectiveness of the security model in the Islamic country by qualifying the hard and soft authority.
Machine summary:
به طورکلی مقام معظم رهبری (مدظله العالی ) در مجموعه بیاناتشان ، ایفای درست و کامل وظایف را، نقش اصلی و اساسی ناجا در ایجاد دولت اسلامی و برقراری امنیت و عدالت در جامعه ، اعلام نموده و «اقتدار پلیس » را لازمۀ دستیابی به این هدف دانسته اند؛ درعین حال بر اقتدار توأم با مهربانی و عطوفت در برخورد با مردم، تأکید داشته اند و همانند سایر دستگاهها، سازندگی درونی فرماندهان و کارکنان و نیز سازمان ناجا را در ابعاد مختلف مادی و معنوی ، به عنوان مقدمه و پیش نیاز همۀ این نکات ، مورد تأکید قرار داده اند.
به نظر می رسد، مهم ترین راه ها یا الزامات دستیابی به امنیت سیاسی ، مواردی همچون دوری از استبداد و ظلم ، برقراری عدالت در جامعه و مقابله با اخلالگران داخلی و جنگ با دشمنان خارجی هستند که دراین میان نیروی انتظامی بر اساس فلسفۀ وجودی خود و آنچه از بیانات مدبرانه رهبر معظم انقلاب برداشت می شود، نقش به سزایی در تأمین و تضمین امنیت و به تبع آن ارتقای مدل امنیتی در دولت اسلامی دارد.
بنابراین برای کمک به انجام این مسئولیت ها، می توان از موارد زیر به عنوان مهم ترین نقش ها و مسئولیت های اختصاصی و مؤثر نیروی انتظامی در ایجاد دولت اسلامی نام برد: - توجه به معنویت در ابعاد گوناگون و ایجاد تحول معنوی ، معرفتی و باورمندسازی در جهات مختلف اخلاقی ، دینی و اعتقادی و نیز ساختار، سازمان ، سیستم و روش ، در درون سازمان .