Abstract:
شناخت مولفه های فرهنگی تاثیرگذار بر تاریخ نگاری مسکویه، مستلزم آن است
که وی را نه صرفا در پیوند انتزاعی با حکمت عملی، بلکه در پیوند انضمامی با
بستر تاریخی یعنی از منظر فرهنگی و پایگاه سیاسی و اجتماعی وی به عنوان
درباری تحلیل کنیم تا تاریخ نگاری او را در این مناسبات درک کنیم . بر این
اساس در مقاله حاضر، از نظریه تاریخ گرایی نوین استفاده شده است.
مطابق این نظریه، منتقد تاریخی در خوانش متون، دنبال کشف علل و داده های
جدید نیست، بلکه در پی تفسیر و شناخت دلالت های فرهنگی در متن
تاریخ نگاری است . مسکویه به عنوان کاتب، فیلسوف یا مورخ، لاجرم جزیی از
فرهنگ دوره است که « تجربه زیسته » او باید در درون آن شناخته شود . بر اساس
یافته های مقاله حاضر، تاریخ نگاری این مورخ عصر آل بویه، متاثر از مولفه های
فرهنگی در هم تنیده شامل «تجربه سنت و تقرب به دربار» ، «فرهنگ دبیری» و
«فرهنگ اندرزنامه ای و حکمت عملی» در پیوند با قدرت بوده است. مقاله حاضر
گامی اولیه در این راستاست.
In order to recognize the effective cultural components of Miskawayh’s historiography، he not only should be analyzed in relation with practical wisdom، but also in relation with historical context such as cultural perspective and his political and social status as a courtier and understand his historiography in this relation. Accordingly، the theory of new historicism is used in this article. According to this theory، a historical critic is not looking for discovering new causes and facts in reading texts، but also looks for interpretation and understanding of cultural implication in historical text. Miskawayh as a scriber، philosopher or historian is part of the culture of the period which his “lived experience” should be recognized through it. According to the findings of present article، historiography of this Buyids historian is influenced from interwoven cultural components including “the experience of tradition and nearness and approaching to the court”، “the culture of secretary” and “culture and practical wisdom” in connection with the power. Present article is the first step in this regard.
Machine summary:
بر اساس یافته های مقاله حاضر، تاریخ نگاری این مورخ عصر آل بویه ، متاثر از مولفـه هـای فرهنگی در هم تنیده شامل «تجربه سنت و تقرب به دربار»، «فرهنگ دبیـری » و «فرهنگ اندرزنامه ای و حکمت عملی » در پیوند با قدرت بوده است .
٣. مولفه های انضمامی موثر بر تاریخ نگاری مسکویه گرایش های فرهنگی بالا در واقع میدان ها یا بسترهای زایای اندیشه و عمل بودنـد کـه بـا حمایت امرای آل بویه ، زمینه را برای احیای سـنت هـای دیـرین دبیـری و اندرزنامـه ای و همچنین آموزه های حکمت و فلسفه اخلاق فراهم کردند و در تبلور شخصیت مـسکویه بـه عنوان حکیم و مورخ تاثیر زیادی گذاشتند.
نتیجه بنا بر رهیافت نوتاریخ گرایی ، تاریخ نگاری مسکویه مستلزم خوانش فرهنگی اسـت کـه بـا واکاوی در شرایط و زمینه های فرهنگی قابل فهم است ؛ زیرا در ورای هر جمله یا پاره متن از تجارب الامم مانند «اوشهنگ »، «ارسـطو» و «اندرزنامـه اردشـیر بابکـان » لایـه هـای فرهنگی نهفته است ؛ در همین راستا، تاکید حداکثری نگارنده بر بسترهای فرهنگی بـود تـا افق تفسیر بازتر شده و مواضع فکری مورخ ، آشکارتر شود.
بسترهای فرهنگی عصر ابوعلی مسکویه شامل نمادگرایی ایرانی (ایرانیت )، شیعه باوری و گرایش به خرد اعتزالی ، آموزه های یونانی ، گفتگـوگرایی (منـاظره ) و نهـادگرایی (وزارت ) مورد بررسی قرار گرفت ؛ این بسترها با حمایت قـدرت سیاسـی ، در پیـدایش یـک نظـام معنایی در عهد آل بویه دخیل بوده اند و زمینه را برای احیای سنت های متقدم یعنی فرهنگ دبیری و اندرزنامه ای و در نتیجه زایش فلسفه اخلاق هموار کرده اند.