Abstract:
دستیابی به میراث مکتوب و کهن علمی به دلیل فواید متعددی که دارد امری مهم و البته سخت و پیچیده است. فواد سزگین روشی نظاممند را برای بازیابی منابع آثار کهن ارائه کرد که در کنار مزایای بسیار مهم و ارزشمند دچار کاستیهایی است که برخی از آنها ناشی از نبود اطلاعات لازم در فهرستنگاریهای اهل سنت است. از سوی دیگر اطلاعات مهم دو فهرست شیخطوسی و نجاشی بهویژه در بیان طرق دستیابی به آثار، در تکیمل روش سزگین و دستیابی به واقعیت و پیشینه آثار کهن بسیار کارآمد است. در این مقاله با مطالعه موردی کتاب الزهد حسین بن سعید، کارکرد این دو فهرست در جهت تکمیل روش سزگین در بازیابی منابع آثار کهن روایی ارزیابی شده است. بر این اساس، از یک سو راهکارهایی برای تمایز میان مولفان و راویان در سند که در روش سزگین بدان توجه نشده، ارائه شده است؛ از سوی دیگر برخلاف نظریه سزگین که تنها نقش آخرین نام مشترک در اسانید را منبع بودن برای اثر روایی متاخر دانسته، نقشهای مختلف نام مشترک و راههای شناسایی آنها بیان شده است.
Identifying the early written scholarly sources is an issue of great use and so an important albeit complicated and difficult one. Fuat Sezgin proposed and applied a systematic method for identifying the sources of early literature. This method has had many advantages but some criticisms have been directed at it as well. The origin of some of these criticisms is the lack of some information in Sunni bibliography literature. However the important information found in Tūsi’s and Najjashi’s Fihrists may be useful in improving Seguin’s method and identifying the sources of later works. In this paper we focus on Hossein ibn Sa'id’s Kitab al-Zuhd and illustrate the great use of Tūsi’s and Najjashi’s Fihrists in improving Sezgin’s method for identifying the early written sources of Hadith literature. In doing so، some methods for distinction between collectors and transmitters in the chain of transmitters will be illustrated. According to Sezgin the last common link is the source of a given later work but it will be shown that through different ways other roles may be considered as well.
Machine summary:
بر این اساس، از یک سو راهکارهایی برای تمایز میان مؤلفان و راویان در سند که در روش سزگین بدان توجه نشده، ارائه شده است؛ از سوی دیگر برخلاف نظریۀ سزگین که تنها نقش آخرین نام مشترک در اسانید را منبع بودن برای اثر روایی متأخر دانسته، نقشهای مختلف نام مشترک و راههای شناسایی آنها بیان شده است.
هرچند این فرضیۀ سزگین در برخی موارد صادق است چنانکه منبع بودن آثار عثمان بن عیسی، عبدالله بن مغیره و حسین بن علوان در کتاب الزهد حسین بن سعید گواه آن است (نک: بخش دوم مقاله)؛ اما بررسیها نشان میدهد که با توجه به شواهد و قرائن مختلف، سه فرضیۀ دیگر علاوه برآنچه سزگین بیان داشته، در مورد نقش آخرین راوی مشترک یا نام مشترک در سند قابل طرح است.
ولی باید گفت قرینۀ دیگری (دلیل دوم) مقوم دلیل نخست و این دیدگاه خواهد بود که حماد بن عیسی در این سندهای متعدد –برخلاف نظر سزگین- تنها نقش «راوی مشترک» برای آثار چند مؤلف را دارد؛ بطوری که مطابقت طریق آثار حسین بن مختار، شعیب بن یعقوب، ابراهیم بن عمر، ربعی بن عبدالله و حریز بن عبدالله در فهارس با سند روایات کتاب الزهد دلالت بر این معنا دارد و مؤید آن است (نجاشی، 1408ق، ش520، 441؛ طوسی، 1422ق، ش20، 205، 249، 294) <FootNote No="43" Text=" برای نمونه: أخبرنا به عدة من أصحابنا ...
اما براساس نظریۀ سزگین، باتوجه به مؤلف بودن این افراد و شروع و ختم اسامی مشترک موجود در سند به آنها، آثار آنها را باید از منابع مورد استفاده حسین بن سعید در کتاب الزهد تلقی کرد.