Abstract:
اثولوجیا اثر فلوطین که سالها به اشتباه به ارسطو نسبت داده میشد، همه فیلسوفان جهان اسلام از جمله ملارجبعلی تبریزی و صدرالمتالهین شیرازی را تحت تاثیر قرار داده است؛ هرچند این دو حکیم در یک زمان میزیسته اند و متعلق به مکتب اصفهان بوده و مسائل یکسانی برای آنها مطرح بوده و هر دو در تایید برخی از اقوال خود به اثولوجیا استناد کرده اند، اما در تاریخ فلسفه دو جریان کاملا متفاوت را هدایت کرده و در مقابل هم قرار گرفته اند؛ چرا که ملارجبعلی بشدت دغدغه های کلامی داشته و پذیرش اشتراک معنوی وجود بین واجب و ممکن و انتساب صفات به ذات باریتعالی را به دور از تنزیه و منافی آیات و روایات میدانسته، برخلاف ملاصدرا که او نیز با دغدغه های کلامی و عرفانی، با طرح تشکیک وجود، این مسائل را حل شده میپنداشته است. اما نکته قابل توجه این است که چگونه دو فیلسوفی که در مسائل مختلف آراء متضادی دارند از یک کتاب واحد بهره برده و از آن نقل قول کرده اند! اگرچه تاثیر اثولوجیا در مبانی فکری و عقیدتی این دو حکیم انکارناپذیر است، اما در اینجا بنظر میرسد چون این کتاب را از آن ارسطو و ارسطو را حکیمی الهی میدانسته اند، سعی داشتند عبارات این کتاب را در تایید آراء خود بیان کنند تا اعتبار اقوالشان را فزونی بخشند و بنابرین هریک از منظر خود به این کتاب نگریسته و مضامین آن را درک کرده است و هر کجا آن را سازگار با مبانی خود دیده، پذیرفته و در تایید عقایدش آورده است و هر کجا آن را ناسازگار با مبانی خود یافته، بی اعتنا از آن گذشته و یا سعی در توجیه آن داشته است.
Machine summary:
"ملارجبعلی و ملاصدرا در مواجهه با اثولوجیا علی کرباسیزاده اصفهانی 1 ، فریده کوهرنگ بهشتی 2 چکیده اثولوجیا اثر فلوطین که سالها به اشتباه به ارسطو نسبت داده میشد، همة فیلسوفان جهان اسلام از جمله ملارجبعلی تبریزی و صدرالمتألهین شیرازی را تحتتأثیر قرار داده است؛ هرچند این دو حکیم در یک زمان میزیستهاند و متعلق به مکتب اصفهان بوده و مسائل یکسانی برای آنها مطرح بوده و هر دو در تأیید برخی از اقوال خود به اثولوجیا استناد کردهاند، اما در تاریخ فلسفه دو جریان کاملا متفاوت را هدایت کرده و در مقابل هم قرار گرفتهاند؛ چرا که ملارجبعلی بشدت دغدغههای کلامی داشته و پذیرش اشتراک معنوی وجود بین واجب و ممکن و انتساب صفات به ذات باریتعالی را به دور از تنزیه و منافی آیات و روایات میدانسته، برخلاف ملاصدرا که او نیز با دغدغههای کلامی و عرفانی، با طرح تشکیک وجود، این مسائل را حل شده میپنداشته است.
تقابل ملارجبعلی و ملاصدرا در تبیین اینکه چرا این دو فیلسوف شیعهمذهب عصر صفوی در مکتب اصفهان که یکی باواسطه و دیگری بیواسطه شاگرد میرداماد بحساب میآیند و در تأیید سخنان خود از آیات و روایات بهره میبرند و به اثولوجیا نیز عنایت خاصی دارند و فلسفه را طریق رستگاری میدانند، برغم همة این تشابهات، در مقابل هم ایستادهاند، چنانکه یکی منتسب به اصالت ماهوی است و دیگری اصالت وجودی، یکی قائل به الهیات تنزیهی است و دیگری صفات حق را عین ذات حق میداند، باید گفت: در واقع از اسباب عمدة اختلاف این دو حکیم، طرز نگاه ایشان به آیات و روایات و چگونگی تفسیر و تأویل آنهاست."