Abstract:
ازدواج و همسرگزینی یکی از مهم ترین تجربه ها و رویدادها در زندگی شخصی و اجتماعات انسانی بویژه در فرایند شکل گیری نهاد خانواده است. از همین رو ازدواج مخاطره آمیز می تواند زمینه ساز بسیاری از مسائل در زندگی فرد و جامعه باشد. هدف این پژوهش، کشف زمینهها و ابعاد ازدواج پرمخاطره از طریق ادراک و معنای ذهنی زنانی است که این پدیده را تجربه کردهاند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینهای انجامشده است. جامعه موردمطالعه زنان شهر یزد هستند و در نمونه پژوهش 33 نفر از زنانی که اقدام به ازدواجی پرمخاطره کرده بودند، مشارکت داشتند. از روش نمونهگیری هدفمند برای انتخاب نمونهها و مصاحبه نیمه ساختیافته برای گردآوری دادهها استفاده شد. دادهها با شیوه کدگذاری نظری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. بر اساس یافتهها زمینههای به وجود آورنده ازدواج مخاطرهآمیز شرایط بحرانی دوران مجردی مشارکتکنندگان بود؛ ازجمله این شرایط: زندگی در خانوادههای نابسامان که با فقر، طلاق والدین، احساس تنهایی، سالخوردگی والدین همراه بوده است. همچنین زندگی در خانوادههای سرکوبگر و سختگیر، کلیشههای فرهنگی و جهانبینی توسعهنیافته زمینه اقدام به یک ازدواج پرمخاطره را فراهم کرده بود. زنان مشارکتکننده انواع ازدواج مخاطرهآمیز ازجمله: ازدواج بحران گریز، ازدواج احساسی، ازدواج خودمحورانه، ازدواج پنهانی، ازدواج مصلحتی و... را تجربه کرده بودند.
Marriage is a main experience in personal life and have crucial role in any society. According to this, risky marriage can be create many problems in personal and social life. Risky marriage can become as one of important issue in social studies about family. Risky marriage is a precondition for divorce and marital non-satisfaction. The aim of this study was to explore the risky marriage contexts and dimensions throught woman experinces. The research done in qualitative research approach and grounded theory used as research method. Participants included 33 woman that experienced risky marriage and they are in process of divorce. The research smaple selected by purpusefull sampling method and research data gathered by semi-structured interview. Research data analysed by using theoretical coding in open, axial and selected phases. Results showed that the singlehood conditions is most important context for entering in a riskfull marriage. Family disorganization, parent divorce, the sense on lonliness and family poverty was crucial conditions for having a risky marriage.
Machine summary:
بر اساس یافته ها زمینه های به وجود آورنده ازدواج پرمخاطره ، شـرایط بحرانـی دوران مجردی مشارکت کنندگان بود؛ ازجمله این شرایط زندگی در خانواده های نابسامان که با فقـر، طـلاق والـدین ، احساس تنهایی ، سالخوردگی والدین همراه بوده است .
بر اساس نظریۀ تغییر ارزشی و نگرشی اینگلهارت می توان گفت زمینه های خانوادگی فردی که تن بـه ازدواج مخـاطره آمیـز می دهد، همچون طبقۀ اجتماعی فرد، درآمد خانواده و زندگی در خـانواده نابـسامان بـه فـرض کمیابی اینگلهارت مربوط هستند؛ بنابر نظریۀ مـذکور همچنـین مـی تـوان اعتقـادات مـذهبی و فرهنگی و به طورکلی جهان بینی و نوع نگرش فرد و اطرافیان نسبت بـه ازدواج را، کـه ممکـن است به ازدواجی مخاطره آمیز منجر شود، مربوط به فرض جامعه پذیری اینگلهارت دانست .
با توجه به اینکه هدف اصلی این مطالعه با اتخاذ رویکرد تفسیری آن بود که با نگاه از درون و از دیدگاه مشارکت کنندگان زمینه های ازدواج پرمخاطره بررسی شود، لـذا روش شناسـی کّیفـی به عنوان روش شناسی غالب و روش نظریۀ زمینه ای برای تجزیـه وتحلیـل داده هـا انتخـاب شـده است .
مـثلاً فـردی کـه بـه خاطر بالا رفتن سن یا فرار از تنهایی یا یافتن تکیه گاه ، با ایـن تفکـر کـه مـی توانـد خـود را از مهلکه های مذکور با ازدواجی اضطراری نجات دهد، خود را با بحرانی بزرگ تر مواجهـه کـرده است ، زیرا تجربۀ مشارکت کنندگان نشان داده است عمر این نـوع ازدواج هـا کوتـاه اسـت و در صورت دوام چنین ازدواج هایی ممکن است فرد به دلیل تعجیل و نوع تفکر گریزمندانه که بـر ذهن او حاکم بوده است ، همۀ جوانب را در نظر نگرفته باشد، یا شرایطی را پذیرفته باشـد کـه در آینده به تحمل آن قادر نباشد.