Abstract:
در تاریخ بلوچستان شخصیت های علمی ، ادبی و فرهنگی زیادی وجود داشته اند که
متاسفانه برای همه نا آشنا می باشند. یکی از شخصیت ها شاعر بزرگ بلوچستان محمد عبدالله
روانبد می باشد. وی اشعار متعددی به زبان های مختلف سروده است. یکی از مهم ترین
اشعار وی شعر ما بلوچیم می باشد که در این نوشتار به بررسی جامعه شناختی و انسان
شناختی این شعر پرداخته شده است. بیشتر توصیه وی در این شعر دست کشیدن از جنگ
های داخلی است و از همگان می خواهد که عزم خود را جزم نموده و برای آبادانی بلوچستان
تلاش نمایند. همچنین در این مقاله به اتفاقاتی که در عصر زندگی شاعر و قبل از آن
بلوچستان افتاده ، اشاره شده است. عمده این اتفاقات حضور دولت مدرن در بلوچستان ،
طغیان دادشاه و ... می باشند که به شرح هر کدام به طور مفصل پرداخته می شود.
Machine summary:
Ke taw keštag korôč // Gawhar et pay[t] măn zer ay lonj a bebod// lăl lôtay sakkagĕnt kôhăn bekôč// Wakt a gwăzĕn ay pa wăb o gaplat a // kimatim jens a makan čo sotk o sôč // Rôm šăm ay hasrat a či ay waray // Rôm o šămĕ 'ad kan az čănp o nekôč // 10-lăgari 'ozrĕ na'ent pa tăzi ya// lăgar ay behter betač bel 'ozr e pôč// Gôn balôči gayrat a myăn a beband// mĕš ay čam jahli makan pădă čo gôč// Ni tar a zibit gwašag bă pahr o šăn // dĕm e diwăn a ke mă hasten balôč // mă balôčĕn mă balôčĕn mă balôč // mă balôčĕstănay nôkĕn măh o rôč// دکتر عبدالغفور جهان دیده ، شعر فوق را چنین ترجمه می کند: «ما بلوچیم ما بلوچیم ما بلوچ //ما ، ماه و خورشید تازه طلوع کرده ی بلوچستان هستیم //ای قوم بلوچ کتاب تاریخ زندگی تو از هم پاشیده و برگ هایش از هم جدا شده اند//رشته وحدت و یکپارچگی را در دست بگیر و آن را بهم بدوز//چرا از کاروان عقب مانده ای//شاهراه پیشرفت و ترقی مانند خورشید روشن و ظاهر است //همراهان دیشب صبح زود از خواب برخواسته اند و حرکت کرده اند//وزود تر از تو در منزلگاه فرود آمدند و امروز در راحتی و آرامش هستند//اما خورشید طلوع کرده و تو هنوز خواب آلوده ای و به فکر کوچ نیستی//وبار سفر تو آشفته و پراکنده است //ثمره کار و کوشش کامیابی است //چگونه می خواهی میوه انبه بچینی در صورتی که تو درخت خرما کروچ کاشته ای//اگر گوهر با ارزش و گرانبها می 84 / خواهی باید در اعماق دریا فرو روی//اگر سنگ گرانبهای لعل را طالب هستی باید کوه های سفت و سخت را از هم بشکافی//ای بلوچ روزگار خود را در خواب غفلت می گذرانی//جنس گرانبهایی چون وقت و عمر خود را این گونه نسوزان و تباه مکن //چرا بر پیشرفت کشورهایی چون روم و شام حسرت می خوری//تو هم می توانی مثل کشورهای مترقی پیشرفت کنی و از شهر و مناطقی مانند چانپ و نکهچ روم و شام بسازی//برای اسب تازی لاغری و باریک اندام بودن عیب و عذری نیست //تو با لاغری خود بهتر بتاز و عذر و بهانه پوچ را کنار بذار//با غیرت بلوچی کمر همت خود را ببند//مانند میش سر خود را پایین نینداز،مثل قوچ برخیز و مبارزه کن //آن وقت تورا گفتن این سخن مفتخرانه می زیبد که ://ما بلوچ هستیم ما بلوچ هستیم ما بلوچ //ما ماه و خورشید تازه طلوع کرده بلوچستان هستیم .