Abstract:
هدف: با توجه به خلا نظری موجود در زمینه مفهوم احسان در مدیریت و به تبع آن، نبود تعریف و تشریح فرهنگ سازمانی مبتنی بر اصل احسان، هدف این مقاله ارائه مدل فرهنگ سازمانی احسان محور با بهره گیری از سطوح فرهنگ سازمانی شاین بود. روش: در این پژوهش از روش نظریه داده بنیاد و مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین استتفاده شد که بر سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی متکی است. در مرحله کدگذاری باز، برای پدیدة محوری به منابع معتبر شیعی رجوع شد و برای سایر عوامل، از مدل پاردایمی اشتراوس و کوربین برای مصاحبه با خبرگان استناد شد. یافته ها: در مرحله اول و به منظور شناخت پدیدة محوری با جستجو در منابع معتبر شیعی، در مجموع 19 مفهوم و 9 مقوله شناسایی شد. همچنین از طریق انجام مصاحبه های عمیق با خبرگان، سایر عوامل اثرگذار و اثرپذیر نیز احصا شد. در مرحله بعد بر مبنای مدل پارادایم اشتراوس و کوربین، ارتباط بین پدیدة محوری و سایر پدیده ها مشخص و در نهایت، شرح الگوی فرهنگ سازمانی احسان محور ارائه شد. نتیجه گیری: چنانچه سازمان با تکیه بر عوامل اثرگذار مطروحه در
مدل پارادایمی اشتراوس به توسعه رفتارهای احسان محور بپردازد، به بهره وری و موفقیت دست می یابد.
Machine summary:
"دانشگاه تهران به عنوان تأثیرگذارترین نهاد آموزشی کشور، بیش از سایر سازمانها و نهادها، نیازمند نهادینهسازی فرهنگ احسان در خود است؛ زیرا نه تنها برای بقا و پیشرفت خود نیازمند فرهنگی متعالی است، بلکه به عنوان نهادی پیشرو، دارای ماهیت بصیرتافزایی و مورد ارجاع و تأثیرگذار به شمار میآید و باعث تحولات فرهنگی در سایر نهادها و سازمانهای کشور خواهد شد.
Brief & Motowildo Smith, Organ & Near Helping Behaviors Kaplan & Cowen Katz Van Dyne, Cummings & McLean Parks Borman & Motowidlo Katz & Kahn مدل فرهنگی احسانمحور با توجه به ساختار سهلایۀ فرهنگ سازمانی شاین طراحی شده است.
در این پژوهش از مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین برای به عنوان طرح پژوهشی نظریۀ دادهبنیاد استفاده شده که مبتنی بر شناسایی پدیدۀ محوری، شرایط علی، عوامل زمینهای و مداخلهگر، راهبردها و پیامدها و ارتباط بین آنهاست.
(رجوع شود به تصویر صفحه) سه) کدگذاری انتخابی شرح فرهنگ سازمانی احسانمحور به صورت روایت گونه و بر مبنای تئوری دادهبنیاد بدین صورت است: با توجه به تلقی و فرض ما نسبت به انسان و متعالی دانستن وی و به تبع آن، دیگرخواهی او به جای خودخواهی، ارزش احسان متجلی میشود.
بر اساس اصل احسان که خردمایۀ بسیاری از نظریات جدید سازمانی است، با بهرهگیری از ساختار مدل فرهنگی شاین و با روش نظریۀ دادهبنیاد و مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین، مدل فرهنگ سازمانی احسانمحور شکل گرفت."