Abstract:
کانت در پاسخ به پرسش دیرین اندیشمندان در باب استقلال اخلاق از دین یا ابتناءاش بر آن، همانند برخی اسلاف خویش، به استقلال اخلاق از دین حکم میدهد. اما در مقام توجیه استقلال ادعایی پاسخی بدیع و متفاوت از اسلاف خویش میدهد که اجمالا بدین شرح است: عقل عملی یا اراده محض، بهعنوان وجه عملی عقل محض، واجد مفاهیم و عناصری پیشین از قبیل خیر مطلق، تکلیف، امر مطلق، اصل خودمختاری اراده، اصل غایتمندی و ... است. این عناصری استعلایی دارای ویژگیهای سلبی مانند : غیر تجربی، غیرفطری، غیر عقلانی و ویژگیهای ایجابی از قبیل: پیشینی، صوری، کلی و ضروری، شرطیت وعینیت است. عقل عملی بواسطه این عناصر و ویژگیهاست که میتواند با اتکا به خود و بدون ارجاع و ابتناء به مراجعی بیرون از خود، حتی خدا، منشا تصورات و تصدیقات اخلاقی قرار گیرد و احکام تالیفی پیشینی با دو صفت کلیت و ضرورت صادر نماید؛ بهگونهای که برای هر موجود عاقلی و در هر زمان و مکان، معنی دار، معرفت زا، نافذ و الزامآور باشد. مقاله حاضر با اتخاذ روشی توصیفی ـ تحلیلی و با شیوهای متفاوت کوشیده است تا اولا با استخراج عناصر پیشین عقل عملی و ثانیا با بیان ویژگیهای ایجابی و سلبی آنها، که کانتپژوهان در بحث از فلسفه اخلاق کانت کمتر بدان توجه دارند، چگونگی استقلال اخلاق از دین را از منظر فلسفه استعلایی توجیه و تبیین نماید.
یسیر کانط فی معرض إجابته عن سؤال قدیم یراود أذهان المفکرین حول الأخلاق وهل هی مستقلة عن الدین أم مبنیة علیه، یسیر علی خطا بعض أسلافه ویحکم باستقلال الأخلاق عن الدین. غیر أنه عند توجیه ما یدعیه من هذا الإستقلال یقدم إجابة بدیعة ومتفاوتة عما طرحه اسلافه. وخلاصة رأیه فی هذا المجال هی: إن العقل العملی أو الإرادة المحضة، بصفتها وجها عملیا للعقل المحض، ذو مفاهیم وعناصر مسبقة من قبیل الخیر المطلق، والتکلیف، والأمر المطلق، ومبدأ حریة الإرادة، ومبدأ وجود الغایة، وما الی ذلک. هذه العناصر الإستعلائیة تتصف بخصائص سلبیة مثل: انها غیر تجریبیة، وغیر فطریة، وغیر عقلانیة. وهی أیضا ذات خصائص ایجابیة مثل: انها مسبقة، وصوریة، وکلیة، وضروریة، وشرطیة وعینیة. ویستطیع العقل العملی بواسطة هذه العناصر والخصائص وبالإستناد علی ذاته، وبدون الرجوع والتعویل علی مراجع من خارج ذاته، حتی الله، أن یکون منشأ لتصورات وتصدیقات أخلاقیة، واصدار احکام تألیفیة مسبقة تتصف بصفتی الکلیة والضرورة؛ بحیث انها تکون بالنسبة الی أی کائن عاقل، وفی کل زمان ومکان، ذات معنی ودلالة، وتنتج معرفة، ونافذة وملزمة. یحاول هذا البحث من خلال اتخاذ منهج وصفی ـ وتحلیلی، وباسلوب متفاوت، أولا عن طریق استخراج العناصر البدیهیة للعقل العملی وثانیا بواسطة بیان خصائصها الإیجابیة والسلبیة، التی قلما یلتفت الیها الباحثون فی فلسفة کانط عند بحثهم لفلسفة الأخلاق عند کانط، توجیه وتبیین کیفیة استقلال الأخلاق عن الدین من وجهة نظر الفلسفة الإستعلائیة.
The purpose of the study is to investigate the ethical performance of universities in scientific interviews and to promote them based on Islamic ethical teachings. The method used in the study is descriptive-analytical method and the survey result is a definite statistical population. The case includes forty-eight professors in the field of humanities having passed scientific interviews. According to the survey, the rate of interviewees' dissatisfaction has been very significant. Hence, attention to the element of ethics in scientific interviews and the course of selection would be an necessary step in advancing the goals of organizational ethics. Avoiding any consideration other than scientific measurement is effective in boards` growth. Interview Ethics can be regarded as an effecive agent in the field. Thus, in three phases: ethical questions before interviewing, ethical issues related to interviewing and ethical issues after interviewing, one can talk about the ethics of academic interviews and the course of selecting faculty members.
Machine summary:
(همان: 3 ـ 1؛ راس، 1393: 15 ـ 11) وی در اخلاق عقلی یا محض تحت عنوان مابعدالطبیه اخلاق،<FootNote No="48" Text=" میتوان گفت که از نظر کانت مابعدالطبیعه اخلاق عبارت است از نظام معرفتی محض یا ماتقدم یا معرفت پیشینی درباره قوانین اخلاقی حاکم بر رفتار انسانی، که از بررسی نقادانه عقل عملی یا اراده محض یعنی مستقل از تجربه به دست میآید.
به عبارت دیگر، عقل عملی و اراده محض یکی بیش نیست و همان منشأ صدور احکام و قوانین اخلاقی بهنحو پیشین است؛ یعنی آدمی در مقام وضع و تعیین و شناخت اخلاق و تکالیف خود و نیز در مقام داشتن انگیزه عمل بدانها نیازمند به مراجع بیرونی مانند دین (خدا)، مابعدالطبیعه، تجربه و ...
(کانت، 1369: 30؛ Paton, 1953: 24-25) بهطور کلی کانت در متون اخلاقی و دینی خود به دو دسته عناصر پیشینی و استعلایی قائل است که با تمسک به برخی از این عناصر پیشینی چگونگی استقلال اخلاق را تبیین و توجیه میکند و با برخی دیگر لزوم پیوند اخلاق با دین را .
همچنین، کانت بر این باور است که اوامر مطلق یا اخلاقی، یک حکم تألیفی پیشینی یا مقدم بر تجربه و مستقل از عمل است، یعنی قانونی عملی وجود دارد که به خودی خود و مطلقا و بدون هیچ انگیزه دیگری، به ما فرمان میدهد.
در همین راستا مطابق با سلوک کلی کانت در محوریت رویکرد استعلایی، در پاسخ به این پرسش که استقلال اخلاق از دین چگونه قابل توجیه است، میتوان گفت که: عقل عملی یا اراده محض بهمثابه وجه عملی عقل محض، واجد مفاهیم و عناصری پیشین از قبیل خیر مطلق، تکلیف، امر مطلق، اصل خودمختاری اراده، اصل غایتمندی و ...