Abstract:
دو مکتب عقلگرا و تجربهگرا درباره منشا زبان نظر متفاوتی دارند. عقلگرایان، زبان بهمعنای قوه و استعداد ذهنی آن را فطری انسان میدانند و برای اثبات آن، ادله محکمی اقامه کردهاند؛ در مقابل، تجربهگرایان بر اکتسابی بودن زبان به کمک فرایندها و مکانیسمهای غیرمستقیم تاکید دارند و زبان را حاصل تجربه و تعامل ذهن با محیط میدانند. اندیشمندان اسلامی معتقدند امور فطری از ابتدای خلقت بهصورت بالقوه در درون انسان نهاده شده و رشد و تقویت آن وابسته به عوامل درونی و بیرونی متعددی است. با این معنا از فطرت، استدلالهای نوخاستهگرایی نقد شده و بیان شده زبان قوهای درونی در نوع انسان است که در یک حرکت به فعلیت میرسد و تحت تاثیر عوامل محیطی متفاوت، رشد میکند و دستورات زبانی را میسازد.
Machine summary:
چامسکی در نظریه پردازی اولیه خود با عنوان گرامر جهانی (Universal Grammar)، زبان را یک موهبت ژنتیک و اعطایی میداند که هنگام تولد اصول و پارامترهای آن به صورت درون زادی همراه کودک است و به شکل واسطه فراگیری زبان (Language Acquisition Device) در مغز انسان قرار داده شده است (٣٠-٢٣ :١٩٦٥ ,Chomsky).
به طور کلی چامسکی در نظریه گشتاری ـ زایشی خود که در پاسخ به نظریه های زبان شناختی ساختارگرا مطرح شد، این نکته را بیان میکند که کودکان با وجود دریافت ورودی زبانی اندک، ناکافی و حتی در مواردی نادرست از محیط ، توانایی یادگیری کامل زبان به نحو احسن را دارند؛ زیرا انسان از بدو تولد دارای یک قدرت ذاتی برای ساخت سازه های زبانی براساس داشته های ژنتیک و درون زاد خود است (٣٠ :١٩٥٩ ,Chomsky).
براساس نظریه نوخاسته گرایی، هیچ درون مایه فطری مانند گرامر جهانی، نحو محدود و منشأ یادگیری زبان در انسان وجود ندارد، بلکه دستور زبان از طریق استفاده زبانی )Usage( و تجربه زبانی ساخته و استخراج میشود (١١٤-٩٩ :٢٠١٣ ,Mitchell, Myles, Marsden).
همان طور که مدل نظری چامسکی چگونگی محدودسازی فرضیه های زبانی را به کمک گرامر جهانی توضیح میدهد، نوخاسته گراها نیز بر این عقیده اند که ساخت سازه های دستوری زبان از مکانسیم های کنترل کننده بهره میبرد؛ به طوری که سازه های ایجادشده قبلی در ذهن یادگیرنده که براساس تجربه و استفاده زبانی به وجود آمده اند، محتمل ترین سازه ها را در گفتمان های جاری زبانی، شناسایی میکنند و ایجاد یا عدم ایجاد آن را پیش بینی میکنند (١٠٤ :Ibid).