Abstract:
بر اساس حدیث تردد، خداوند در هیچ امری همچون قبض روح مومن تردید روا نمیدارد؛ زیرا ازیکسو، دیدار مومن را دوست دارد که تنها با قبض روح او ممکن است. از سوی دیگر، مومن از مرگ کراهت دارد و خداوند نیز به ناخشنودی مومن راضی نیست. ازاینرو، خداوند در قبض روح او مردد میشود. دانشمندان اسلامی، در پاسخ به این اشکال که معنای تردد خداوند، با توجه به حکمت و علم و قضای تغییرناپذیر او چیست و چگونه در خداوند راه پیدا میکند، احتمالات متعددی را مطرح کردهاند که برخی از آنها، مبتنی بر کارکرد مجازی و کنایی تردد و برخی بر اساس کاربرد حقیقی این واژه است. این مقاله با رویکرد تحلیلی میکوشد ضمن بررسی این پاسخها و بیان نکات پیرامونی، به تردید مومن از مرگ، کراهت او از آن و نیز کراهت خداوند از ناخشنودی بنده خود، که مسائل قابل تاملی در این روایتاند، بپردازد.
Machine summary:
دانشمندان اسلامی، در پاسخ به این اشکال که معنای تردد خداوند، با توجه به حکمت و علم و قضای تغییرناپذیر او چیست و چگونه در خداوند راه پیدا میکند، احتمالات متعددی را مطرح کردهاند که برخی از آنها، مبتنی بر کارکرد مجازی و کنایی تردد و برخی بر اساس کاربرد حقیقی این واژه است.
پس تردید در تحقق و عدم تحقق آن حاصل میشود و چون افعال فرشتگان و اراده آنها مستهلک در فعل و اراده الهی است و او را عصیان نمیکنند، جایز است که خداوند به تردد و امثال آن نظیر بداء توصیف شود؛ با آنکه قضای حتمیالهی به مرگ تعلق میگیرد و اجل حتمیاست (مجلسی، 1404ق، ج10، ص385-386).
تقدیر گرفتن عبارتی در حدیث شریف نیز علاوه بر اینکه، بر خلاف اصل اولی در سخن گفتن است، در مورد این حدیث با سیاق آن سازگاری ندارد؛ اینکه خداوند بفرماید: «من در هیچ چیزی مثل قبض روح بنده مؤمن خود، تردید نمیکنم، اگر تردید در من جایز باشد» ناصواب به نظر میرسد و سیاق اخبار از تردید است.
وقتی گفته میشود: صفات خبری با معنای حقیقی خود در مورد خداوند به کار میروند، ولی بدون کیفیت، سخنی به غایت ناصواب است؛ زیرا این الفاظ برای همین معانی وضع شدهاند و قوام معانی، به همان کیفیت است.
ازاینرو، روشن نیست که چگونه در این احتمال، اراده غایت در اسناد صفات آفریدهها به خداوند دانسته شده است؛ چون غایت، برداشته شدن کراهت است که در مورد مؤمن تصور میشود، نه در جانب خداوند که اسناد تردد به خدا به معنای آن باشد.