Abstract:
متون داستانی و مطبوعاتی را با سرعت میخوانیم، اما آیا محقق و فهرستنگار مجاز است اسناد و مدارک دستنویس را سریع بخواند و ثبت نماید؟ در اینجا با تمرکز روی وقفنامهای از تهران که در تاریخهای 1295 و 1298 هـ.ق روی یک صفحه به ابعاد 29×61 سانتیمتر تنظیم شده موضوع بررسی شده است. این بررسی نشان داد که واقف اعیانی (اشجار و ابنیه) سه قطعه باغ را نخست در سال 1295 هـ.ق به صورت مفصل و ارض (زمین) را در مرحلهای دیگر به سال 1298 هـ.ق در حاشیة همان وقفنامه به اختصار وقف کرده است. این روش را میتوان «توالی سندنویسی روی یک ورق در دورة قاجار» نامید. در این روش محرّر سند دوم به دلیل «وحدت موضوعی» بین هر دو سند، به صورت مختصر سند دوم را با استفاده از واژگان کلیدی تنظیم میکرده است. در این سند «سجل وقوعی و اعترافی» اهمیت زیادی دارد، چرا که با این نوع سجل، دو سند جداگانه از حیث زمانی یکجا تصدیق شده است.
Abstract: We often read texts and printed material quickly, but should researchers and
cataloguers read a hand-written document in the same way? This research focuses on
an endowment deed (vaqf-nâme) from Qajar Iran dated 12951878/ measuring 61 x
29 cm. It shows that the founder of the endowment (vâqif) constituted the standing
property of three gardens adjoining one another as an endowment (vaqf) in the first
stage (12951878/) and then subsequently, in the margins of the deed, the land of the
gardens was added to the endowment in the second stage (12981881/). The judicial
endorsements, however, are all related to the second stage. We can conclude therefore
that in the Qajar period it was common practice for scribes to record "a succession of
legal acts that occurred at separate times" in one single document. In this case, the
scribe of the second stage of legal proceedings refers to the first stage (recorded in full)
using key words to avoid repetition. Moreover, the judicial endorsements are significant
for both the first and second stage recorded in the document.
Machine summary:
[مهر:] «لا اله الا الله الملک الحق المبین عبده عبدالله » ٣/ ســاکن طهران گردید که محض باقیات صالحات که در *ی لا ینف ال ولا بن ١٣* عاید و وم ع م ون دستگیر حاج مشارالیه ٤/ و والدین او گردد علیهذا وقف مؤبد شــرعی و حبس مخلد ملی اســلامی نمودند همگی و تمامی اعیان سه قطعه باغ ٥/ ملکی متصرفی خود را که متصل به همدیگر و واقعه در قریه وســبنارد حومه دارالخلافه طهران و محدود بحدود ذیل است : ٦/ حــــــدی حــــــــدی حــــــــدی حـــــــدی باراضی یافت آباد باراضی اسمعیل آباد بقرستان قریه مرقومه باراضی وسبنارد ٧/ از اشجار و چینه و ممر و مدخل و مجاریالمیاه بدون وضع شیئی از آن بر تعزیه داری خامس آل عبا علیه الف الف التحیه و الثناء ٨/ که همه ســاله متولی وقت بــا کمال امانت و دیانت منافع آن را باطلاع و اســتحضار ناظر وقت جمع ٩/ -آوری نمــوده بعــد از وضع مخارج لازمۀ موقوفه متولی باطــلاع ناظر پنج تومان آن را در قریۀ مرقومه در هر وقت ١٠/ از سال باشد صرف عزاداری آن بزرگوار بهر نحوی که ناظر صلاح داند نماید و مابقی را متولی وقت باذن و اجازه ١١/ و اطــلاع ناظــر در دارالخلافه طهران در هر وقت از ســال که صــلاح دانند صرف عزاداری آن بزرگوار نمایند ١٢/ بر نهجی که ناظر مصلحت داند و ناظر هر وقت مســلط و مختار اســت در صورتی که خیانتی و خلاف امانتی ١٣/ از متولی مشــاهده نماید و شرعا معلوم شــود ناظر حسب الاستیلا و بر حسب قرارداد واقف ، آن متولی را معزول ١٤/ نمــوده و هرکــس را که خود ناظر با امانت و دیانت بداند بــر تولیت منصوب نماید و حق التولیه بعد از وضع ١٥/ مخارج موقوفه یکعشر از منافع و حق النظاره نیم عشر از آن است و نظارت آن با جناب مستطاب علام فهام ١٦/ ســلمان الزمان شریعتمآب آقای آقا شیخ محمدعلی امام جماعت سلمه الله و تولیت با خود واقف و بعد با عالیشأنان عزت نشانان آقا محمداسمعیل و آقا ١٧/ محمدتقی ولدان واقف اســت و بعد از ناظر و متولیان با اولاد ذکور بارشــد صالح هر یک نســلا بعد نسل و در صورت انقراض ١٨/ با حاکم شرع دارالخلافه که بهر نحو بخواهد معمول دارد و شرایط وقف از قبض و اقباض جمیعا ١٣.