Abstract:
در دوره حکومت بایزید دوم (حک: 918ـ886ق)، سنّت تاریخنگاری دودمانی جامعی در قلمرو آلعثمان پایهگذاری شد. حکیمالدین ادریسبنحسامالدین علی بدلیسی حنفی (م926ق) با نگارش هشت بهشت، یکی از نخستین آثار را در این سبک پدید آورد. وی تلاش کرد با ثبت تاریخ زندگانی سلاطین عثمانی از ابتدا تا محمد فاتح، شکوه این خاندان را به نمایش گذارد. این پرسش در باره این بازنمایی شایسته طرح است که بدلیسی متأثر از کدام طرحوارهها و الگوهای تاریخنگارانه، تاریخ آلعثمان را به رشته تحریر درآورد؟ و در زمانه ثبات حکومت عثمانی، چگونه نخستین جنگهای این خاندان با امیرنشینهای مسلمان آناتولی، و مهمتر از آن، شکست مخدومان خود را از تیمور، در اوراق هشت بهشت روایت و تحلیل کرد؟ این پژوهش قصد دارد با تأکید بر دفتر چهارمِ این کتاب و از طریق فهم روش و بینش مسلط بر تاریخنگاری بدلیسی و الگوهای تاریخنگارانه او، به این دسته از پرسشها پاسخ دهد.
یافتههای پژوهش، نشانگر آن است که هشت بهشت با هدف نمایشی از شوکت حکومت عثمانی، با الگوبرداری از متون تاریخنگاری عصر چنگیزی و تیموری، یک تاریخ دودمانی مفصل از خاندان عثمانی را با نثری منشیانه تولید کرده است. بینش بدلیسی در این کتاب، متأثر از طرحوارههای دینیِ او، به دنبال ایجاد مشروعیتسازی دینیِ مبتنی بر سنّت غازیگری سلاطین عثمانی در برابر دشمنان آنان، بهویژه امیرنشینهای آناتولی و تیمور است. ازاینرو، وی با هدف حاشیهرانی ننگ شکست از چهره مخدومانش، عامل اجتنابناپذیر تقدیر الهی را به عنوان دلیل اصلیِ پیروزی تیمور برجسته کرده است
Machine summary:
این پرسش در باره این بازنمایی شایسته طرح است که بدلیسی متأثر از کدام طرحوارهها و الگوهای تاریخنگارانه، تاریخ آلعثمان را به رشته تحریر درآورد؟ و در زمانه ثبات حکومت عثمانی، چگونه نخستین جنگهای این خاندان با امیرنشینهای مسلمان آناتولی، و مهمتر از آن، شکست مخدومان خود را از تیمور، در اوراق هشت بهشت روایت و تحلیل کرد؟ این پژوهش قصد دارد با تأکید بر دفتر چهارم این کتاب و از طریق فهم روش و بینش مسلط بر تاریخنگاری بدلیسی و الگوهای تاریخنگارانه او، به این دسته از پرسشها پاسخ دهد.
این نظر، زمانی بیشتر تأیید میگردد که به این نکته توجه کنیم که هرچند بدلیسی کتاب را در زمان بایزید دوم تحریر میکند، اما وقایع آن را تنها تا عصر سلطان محمد فاتح پیش میبرد؛ زیرا در بینش این مؤلف، عامل اصلی مشروعیتزایی حاکمیت و اقتدار عثمانی، یعنی امر «غزا و جهاد»، با فتح قسطنطنیه و سقوط امپراطوری بیزانس کاملا به دست آمده و به اوج خود رسیده است و دیگر نیازی به نگارش تاریخ پس از آن نیست؛ به عبارتی دیگر، نفس عمل سلطان محمد فاتح، در تحقق بخشیدن به آرزوی دیرینه و 850 ساله حاکمان مسلمان و حامیان غزا در جهان اسلام، یعنی فتح پایتخت برای اطلاعات بیشتر در زمینه عوامل مشروعیتسازی عثمانیها در دوران تأسیس، ثبات و ضعف، ر.