Abstract:
هنر و خطابه در کنار یکدیگر در بخش دوم مدینه فاضله فارابی از جایگاه ویژه ای برخوردار
هستند و از موثرترین عوامل در سعادت فرد و جامعه به شمار می آید. فارابی در اندیشه خوشبختی افراد و جوامع بشری است و نهایت سعادت را سعادت عقلی و شناخت حقایق معقول می داند. اما به نظر وی عامه مردم یا بر حسب طبیعت خود یا بنا به عادات اکتسابی یا حتی گاه به جهت سنخ برخی از معقولات، قادر به آگاهی تصوری و تصدیقی نسبت به حقایق معقول نیستند. پیامبران از راه وحی، خوشبختی و حقیقت معقول را برای افراد و جوامع بشری در لباس خیال و اقناع ارایه می دهند و در پیروی آنها، اصحاب هنر و در کنار ایشان اصحاب خطابه به شیوه های تخییلی و اقناعی، تصور و تصدیق سعادت و حقیقت را میان مردم مدینه فاضله انتشار می دهند. در مدینه فاضله، از یک سو شاعران و هنرمندان تخیل را در راستای تصور ذات و حقیقت امور به کار می برند و از دیگر سو خطیبان روش های اقناعی را با هدف ترویج مضمون برهان عقلی استفاده می کنند. از نگاه فارابی، سرگرمی در هنر فاضله جایز است و معیار و میزان مشخصی دارد.
Machine summary:
پیامبران از راه وحی، خوشبختی و حقیقت معقول را برای افراد و جوامع بشری در لباس خیال و اقناع ارایه می دهند و در پیروی آنها، اصحاب هنر و در کنار ایشان اصحاب خطابه به شیوه های تخییلی و اقناعی، تصور و تصدیق سعادت و حقیقت را میان مردم مدینه فاضله انتشار می دهند.
(همان: 203) علت این كه فارابی قوۀ متخیله را در تبیین نبوت مطرح کرده آن است كه از نظر او عامۀ مردم بر اساس طبع یا عادت قادر به درك معقول نیستند و امور معقول را باید توسط محاكیات آنها به خیال جمهور منتقل كرد (فارابی، ۱۳۷۶: 225).
محاکات سعادت معقول برای مدینه فاضله فارابی دو طریق برای فهم امور و اشیا قایل است: یكی تعقل ذات یك چیز و ارتسام آن در نفس به همان نحو كه موجود است و دیگری تخیل صورت مثالها و محاكیات آن چیز و ارتسامی كه حاصل از مناسبت و تمثیل است (فارابی، ۱۳۸۴: 68؛ 1991: 254؛ ۱۳۷۶: 225).
به این ترتیب ضرورت انگاره های خیالی و اقناعی در آموزش همه اقشار مردم و انتقال معارف معقول به آنان آشکار می شود و می توان تبیین کرد که چرا فارابی در طبقهبندی مدینه فاضله، شاعران و آوازخوانان و نویسندگان و امثال ایشان را در كنار خطیبان و مبلغان دینی قرار میدهد (فارابی، ۱۳۸۲: 55) و چه تناسب و شباهتی میان این گروهها وجود دارد.