Abstract:
یکی از ارکان جداییناپذیر در زندگی شیعیان ایران از دیرباز تا به امروز مفهوم ولایت است؛ این سرزمین در بسیاری از ادوار اسلامی به عنوان کانون فعالیت و ترویج اندیشه های شیعی و ولایی شناخته میشده است و ولایت در بطن و متن زندگی و افکار آنان جاری است؛ این مفهوم در دورهٔ صفوی و همزمان با رسمی شدن مذهب تشیع در همه جنبه های زندگی مردم از جمله آثار هنری نمود پیدا کرده است. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی مبتنی بر مطالعات میدانی و کتابخانه ای در پی آن است که با شناسایی شاخصه های نمادین تفکر شیعی و تطبیق آن با عناصر تزئینی فلزکاری صفوی، برهم کنش شیعه و نمادهای ولایت مداری را در قالب هنر فلزکاری را در این دوران تبیین نماید و سپس به توصیف و طبقهبندی آثار فلزی دوران صفوی بپردازد.
یافتههای این پژوهش گویای آن است که کارکرد آثار هنری در تبلیغ دین و معرفی مذهب تشیع بهعنوان منبعی تازه برای هنرمندان به ویژه فلزکاران در عصر صفویه مورد استفاده قرار گرفته است؛ به گونه ای که هنر فلزکاری صفوی نیز همانند بسیاری دیگر از هنرها تحت تاثیر نمادهای تفکر شیعی و ولایی قرار گرفت. .به نظر می رسد این تاثیر پذیری ناشی از حمایت های دولت و تلاش حکومت برای ترویج فرهنگ تشیع و ولایتمداری بوده است.
Machine summary:
دولت صفویه بر اساس مذهب و نیروهای وابسته به آن شکل گرفت چون در این دوره ایران با سیاست خاص مذهبی بسیاری از جنبههای دینی را تحت شعاع خود قرار داده بود به علاوه شاهان صفوی سعی در ترویج ولایت شیعه در جنبههای هنری و فرهنگی نیز میکردند، مثلا: در ساخت اماکن مقدس معماری و فلز کاری که در آن به کار رفته بیشتر سمت و سوی ولایی و شیعی دارد تا عناصر دیگر.
"/> ۶-تلقین عادتمحور: تلقین عادت محور به دین گونه بود که: یک سری از تعالیم را مانند: آوردن نام علی در شروع کارها که، سخت باعث قدرت میشود یا گفتن بسم الله قبل از شروع به خوردن غذا باعث افزایش برکت غذا میشود، این تعالیم کاربردشان به این صورت بود که افراد به کرات تکرار میکردند و این تکرار باعث اعتقاد آنها میشد و این اعتقاد به مرور باعث ایمان آنها میشد و در پی ایمان آوردن به حقیقت این ذکرها پی میبردند که این خود دو عامل داشت یا افراد به صورت سخت به آموختن تعالیم شیعه روی میآوردند یا اگر به خاصیت این ذکرها که دروازه ورودی تبلیغ و آشنایی با مذهب تشیع بود دست نمییافتند که دلیل آن هم بی ایمانی به آنها بود، یعنی افراد در پی تکرار به آنها اعتقاد پیدا میکردند، اما با این وجود یکی از بهترین راهها برای تبلیغ در سرزمینی مثل ایران که دارای کثرت تفاوتهای قومی نژادی است بود، و آموختن این تعالیم برای مردمی که سواد نداشتند از بهترین حربهها بودهاست که حتی امروزه هم برای تبلیغ از گزینههای مطرح است.