Abstract:
اندیشمندان سازمان با هدف تامین خلاهای ناشی از قوانین و مقررات، به دنبال راهکارهای توسعه اخلاق و معنویت در سازمانها هستند. معنویت سازمانی، میتواند در حل مشکلات سازمانی کارگشا باشد. با سازگاری بین اخلاق و معنویت، میتوان زمینة موفقیت بیشتری برای سازمان را فراهم آورد. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت کیفی است و رویکرد آن، بر اساس مقیاس کیفی «طیف آزگود» است. طیف آزگود، برای شناسایی تمایز معنایی بین دو متغیر به کار میرود. در این روش، با مقیاس قرار دادن مفهوم شناخته شده اخلاق، در کنار مفهوم کمتر شناخته شده معنویت، میتوان سازههای مشترک آنها را شناخت. در تحقیقات انجام شده، سنجههای متعددی از اخلاق و معنویت سازمانی، که بیانکنندة آنها بودند، شناسایی و تدوین شد. سپس، سنجههای که دارای ابعاد یا معانی مشترک بودند، با هم ادغام و دستهبندی گردید. نتایج تحقیق نشان میدهد که قرابت بسیاری بین این دو مفهوم وجود دارد، بهگونهایکه تقویت معنویت سازمانی، از مسیر اخلاق سازمانی میسر است. چنانکه پس از تحلیل و ادغام سنجهها، پنج مقولة اساسی باورهای اخلاقی و باورهای معنوی، هوش اخلاقی و هوش معنوی، اسوههای اخلاقی و اسوههای معنوی، گرایشهای اخلاقی و گرایشهای معنوی؛ و پایبندی عملی به اخلاق و معنویت، به دست آمد. در بین مقولهها، اسوههای اخلاقی و معنوی و باورهای اخلاقی و معنوی، بیشترین تاثیر را در تقویت اخلاق و معنویت سازمانی دارند.
Machine summary:
نتایج تحقیق نشان میدهد که قرابت بسیاری بین این دو مفهوم وجود دارد، بهگونهایکه تقویت معنویت سازمانی، از مسیر اخلاق سازمانی میسر است.
به عبارت دیگر، با یک جستوجوی معمولی با نرمافزارهای جستوجوگر در منابع مدیریت، میتوان مشاهده کرد که واژههایی مانند (spirituality & Ethic)، در کتابها و مقالات مدیریتی چاپ شده در دهة هفتاد میلادی یافت نمیشود، بلکه از نیمة دوم دهه هشتاد میلادی، این واژهها در این آثار نمایان شده و روزبهروز بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
شناخت مؤلفههای بنیادی و کارکردهای اخلاق سازمانی و معنویت سازمانی و همچنین تبیین رابطة بین این دو و شناسایی عوامل شکلگیری و تقویت آنها دستاورد ارزشمندی برای سازمانها است.
هدف اولیه و اساسی این پژوهش، شناسایی رابطة اخلاق سازمانی، با معنویت سازمانی است.
از آنان خواسته شد که روایی این ابعاد را مورد بررسی قرار دهند، تا پرسشهای تحقیق به گونهای طراحی شده باشد که بیانگر همان معنایی از مفهوم باشند که قصد اندازهگیری آن را داریم.
قرابت دو نمودار، بیانگر این است که میتوان از ابزارهای اخلاقی که نزد مشارکتکنندگان بسیار شناخته شده است، برای تقویت معنویت سازمانی نیز مدد جست.
برایناساس، میتوان رابطهمندی بین دو مفهوم اخلاق و معنویت سازمانی را مورد شناسایی قرار داد.
o یافتههای پژوهش بر اساس تجزیهوتحلیل این پژوهش، میتوان گفت: «اخلاق سازمانی» مفهوم شناخته شدهای برای کارکنان بوده و مورد توجه بیشتر سازمانها قرار گرفته است.
نتایج تحقیق گویای این است که تقویت اخلاق سازمانی، بیشترین نقش را در تقویت معنویت سازمانی ایفاء میکند.