Abstract:
ابنتیمیه را میتوان پدر فکری سلفیه دانست؛ به همین دلیل دیدگاههای وی، از جمله درباره چیستی انسان و مسئله خلافت الهی او، اهمیت دارد. او با استناد به قرآن و روایات، انسان را متشکل از روح و جسم میداند که بخش اصلی وجودش روح او است که موجودی قائم بنفسه، حادث و مخلوق است. ابنتیمیه که در معرفتشناسی، ظاهرگرا و در هستیشناختی، حسگرا است، به شدت بر فلاسفه، منطقیان و عرفا و مبانی آنان میتازد و نگاهی کاملا مادی و زمینی به انسان دارد. در آثار وی انسان موجودی کاملا زمینی است که قدرت هیچ تاثیر و دخل و تصرفی در این عالم را ندارد. علاوه بر این، از آنجا که وی برای محافظت بر توحید ربوبی، هرگونه مماثلت و تشابه در صفات خداوند و انسان را نفی میکند، نمیتواند خلافت الهی آدمی را بپذیرد. این نگاه ابنتیمیه به انسان، زمینهساز سایر نظریات و فتاوای وی میشود. در اندیشه او، زیارت و استعانت و توسل به انسان صالح نهتنها جایز نیست، بلکه شرک و متناقض با توحید عبادی است. در این پژوهش با روش کتابخانهای و با رویکرد تحلیلی ـ توصیفی، از مکتوبات به جامانده از ابنتیمیه مدد جستهایم تا به دو پرسش پاسخ دهیم: در نگاه ابنتیمیه، انسان چه حقیقت و ماهیتی دارد؟ با توجه به این ماهیت، ابنتیمیه مسئله خلافت الهی انسان را چگونه تبیین میکند؟
Machine summary:
(همان: 3/31) در نظر ابنتیمیه، دلیل وجود نظرات متفاوت و متعدد در بحث چیستی روح آن است که روح از جنس بدن و آنچه در اطراف خود میبینیم نیست، بلکه جنسی مخالف با بدن دارد؛ از این رو برخی در تعریف آن از صفات سلبی استفاده میکنند که مخالف با اجسام مشهود باشد و عدهای نیز روح را از جنس اجسام مشهود میدانند.
وی در نهایت بیان میکند که گرچه کتاب و سنت مسلمانان را از سخن گفتن درباره روح منع نکردهاند، باید توجه داشت که سخن گفتن بدون علم در مورد هر چیزی حرام است؛ چراکه قلمرو خداوند و اوصافش بسیار بزرگتر از آن است که آدمیان بر آن احاطه یابند و انسان فقط میتواند بر مقدار بسیار اندکی از علم دست یابد (همان: 4/231).
البته ابنتیمیه نیز با اشاره به همین آیه، بحث خلافت انسان را مطرح میکند و معتقد است از آنجا که خلافت درجه عالیهای است که بنا بر آیه شریفه «اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء» حتی فرشتگان نیز بر آن غبطه میخورند، انسان صالح که مفتخر به مقام خلافت شده بر سایر موجودات برتری و فضیلت دارد (ابنتیمیه، 1416: 4/367)؛ اما خلافت آدمی به چه معنا است و تفسیر ابنتیمیه از خلافت انسان چیست؟ محدوده خلافت آدمی چقدر است؟ ابنتیمیه که در معرفتشناسی روش ظاهرگرایی را برگزیده، مجبور است خلافت انسان را، که به صراحت در قرآن آمده، بپذیرد؛ اما از آنجا که وجود شباهتهایی میان خلیفه و مستخلفعنه قطعی و اجتنابناپذیر است و در غیر این صورت خلافت معنایی نخواهد داشت، وی خلافت انسان را به معنای خلافت از انسانهای پیشین تفسیر میکند، نه خلافت از خداوند.