Abstract:
منطق پژوهشی استقرائی اساس بسیاری از شیوه های تحلیل محتوا ویکی از روش های متداول در پژوهش های علمی است. مقاله حاضر کوشیده است، با توجه به منطق استقراء، ادبیات اجتهادی شیخ طوسی را از طریق بسامدگیری واژه های اجماع، روایات، قرآن، واصطلاحات فقهی و اصولی، و همچنین شیوه های استدلالی شیخ با رأی مخالف، شیوه استفاده شیخ از اقوال فقهی اهل تسنن و منابع استنباطی فقه شیعه به شیوه فقه مقارن، کتاب الخلاف را به روش سندی و آماری مورد تحلیل قرار دهد. از اولویت های پژوهشی حاصل از استقراء مبانی اجتهادی شیخ طوسی این است که شیخ، اجماع را در تعریف جدیدی به معنای کاشفیت از رأی معصوم ابداع نموده و بیش از هر اصل دیگری به آن استناد کرده است. ایشان علی رغم عدم پذیرش قیاس به عنوان منبع استنباط در مذهب تشیع، در راستای تبیین احکام فقهی شیعه و پذیرش آن از سوی فقهای اهل تسنن در مواردی به آن استناد کرده اند همچنین با درایت و زمان سنجی شرایط جامعه آن روز، با اشراف به منابع فقهی مذهب شافعی و تا حدودی دیگر مذاهب اسلامی، با تکیه بر عقل گرایی، سعی بر توسعه فقه مقارن داشتند.
Machine summary:
مقاله حاضر کوشیده است با توجه به منطق استقرا، ادبیات اجتهادی یا شیوه گفتمان علمی شیخ طوسی را از طریق بسامدگیری واژههای اجماع، روایات، قرآن واصطلاحات فقهی و اصولی و همچنین شیوههای استدلالی شیخ با رأی مخالف، شیوه استفاده شیخ از اقوال فقهی اهل تسنن و منابع استنباطی فقه شیعه به شیوه فقه مقارن، کتاب الخلاف را به روش سندی و آماری تحلیل کند.
ایشان علیرغم اینکه قیاس بهعنوان منبع استنباط در مذهب تشیع نپذیرفته، در راستای تبیین احکام فقهی شیعه و پذیرش آن از سوی فقهای اهل تسنن، در مواردی به قیاس استناد کرده است؛ همچنین با درایت و زمانسنجی شرایط جامعه آن روز، با اشراف به منابع فقهی مذهب شافعی و تا حدودی دیگر مذاهب اسلامی، با تکیه بر عقلگرایی، سعی بر توسعه فقه مقارن داشته است.
در پژوهش پیش رو، از آنجا که کتاب الخلاف از مهمترین و کاملترین کتابهای فقه مقارن محسوب میشود و مشتمل بر آرای فقهی مذاهب اسلامی و آرای شیخ طوسی با ادله فقهی متعدد است، قصد بر این است که با روش استقرایی به کمک آمارها و بسامدهای حاصل از واحدهای تحلیلی انتخابی از این کتاب که در چکیده به آنها اشاره شد و همچنین مصادیق و پیشفرضهایی که در بخشهای مختلف مقاله آمده است، به دو سوال پاسخ داده شود: ۱.
در بررسی آماری در بحث زکات، در 92 مورد معادل 42 %، اجماع میان فقهای شیعه، بهعنوان منبع استنباطی شیخ بوده است و در63 مورد، دلیل اجماع را نیاورده است، بلکه از ادله نقلی از کتاب و سنت بهره جسته و گاهی فقط استدلال عقلی کرده و نهایتا در 12 مورد، تنها دلیل شیخ طوسی، اجماع فقها است، بدون اینکه به منابع استنباطی دیگر شیعه استناد کند؛ برای مثال: «مال الصبی والمجنون إذا کان صامتا لاتجب فیه الزکاة...