Abstract:
آمیزش موسیقی و شعر، اغلب راه بالندگی این دو هنر را به ژرفاندیشی و نازکاحساسی شاعرانه میگشاید. در دوره عباسی که هنر، تمدن و فرهنگ ایران ساسانی در ارکان جامعه بهشدت نفوذ کرده بود، موسیقی بهعنوان یکی از نمادهای تمدن ساسانی جایگاه ارزندهای یافت و شاعران دوره عباسی با بهکارگیری ابزار موسیقی، تصاویر زیبایی آفریدهاند. در این میان، شاعری چون «ابونواس» در تصویر آفرینی شاعرانه با سازهای موسیقی بسیار توانمند بوده است. وی ساز موسیقی را با احساس انسانی درمیآمیزد، و آن را نه سیمی خشک، یا چوبی بیروح؛ بلکه نوایی پرسوز و گداز و نغمهای لذتآفرین میداند که از جان آدمی بر میخیزد. وی در اشعار خود به ذکر برخی از اسامی این سازها: عود، نی، چنگ و دف، طنبور و مزمار از مهمترین این سازهایند.
Machine summary:
نام بسیاری از ابزارهای موسیقی از فارسی ریشه گرفته است: صنج، که از چنگ فارسی میانه است، و طنبور آشکارا از تنبور فارسی و یا تمبور مشتق شده است و بربط از فارسی میانۀ بربوت گونهای آلت زهی، نای و ونج، از فارسی میانۀ ونجک مشتق گشته است و بسیاری آلات دیگر و اصطلاحات موسیقی، مانند زیر و بم و آواز، همه شاهد نفوذ شگرف فارسی در همسایۀ غربی ایران است (فرای، 1363: 256).
) این بیت، در ذهن خواننده، ابیات مشهور مولانا (شاعر و عارف قرن هفتم) را تداعی میکند، آنگاه که به این ابزار موسیقی جان بخشیده و چنین میسراید: بشنو از نی چون حکایت میکند از جداییها شکایت میکند آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد آتش عشق است کاندر نی فتاد جوشش عشق است کاندر می فتاد (مولوی، 1379، دفتر اول: 5) در قصیدهای دیگر با ابیاتی دلنشین، این دو ساز را با دل خود پیوند میدهد و دردمندانه میسراید: و غننی، قد أجاب العود شائقه و حرک النای منی بعض وسواسی: یا موقد النار، قد أعیت قوادحه أقبس إذا شئت من قلبی بمقباس (دیوان ابونواس: 339) (همنشین من، آوازی دلنشین برایم خواند و عود در وجودم عشق و شور و شوق انداخت و نای نیز تمایلات درونی مرا برانگیخت.
سازهای نی، عود، چنگ، دف، طنبور و مزمار در دیوان ابونواس ذکر شده است.