Abstract:
آیا میتوان ادعا کرد که توسعه اجتماعی[1] در مواجهه با مسائل اجتماعی کشورهای درحالتوسعه عملکرد درخوری داشته است؟ تفاوتهای بینالمللی شگرف در زمینه مراقبت بهداشتی، آموزش و مسکن در کنار دسترسی کاملا نابرابر به خدمات اجتماعی در داخل کشورها را چگونه میتوان توجیه کرد؟ اگرچه توسعه اقتصادی و بهزیستی اجتماعی پیوند نزدیکی با هم دارند، عقبنشینی دولتها از مداخلات رفاهی، توسعهای ازشکلافتاده را در بسیاری از کشورها به دنبال داشته که در آن مزایای رشد، اساسا به گروههای خاصی از اهالی سیاست و تجارت میرسد. این کتاب توسط دو پژوهشگر و صاحبنظر حوزه توسعه اجتماعی در سه بخش و سیزده فصل نوشته و گردآوری شده[2] و مسائل پیشگفته را با عطف توجه به روندها و تحولات توسعه اجتماعی در سالهای گذشته و خط سیر احتمالی آن در آینده به بحث گذاشته است.
Machine summary:
بنيان توسعۀ اجتماعي توجه به شأن انسان و حقوق اوست و اين نوع توسعه بايد يک پروژة اخلاقي باشد اما برخي ارزش ها نظير احترام به مردم ، وجود انساني کل نگر، کثرت گرايي ، طبيعت ، تعهدات ، برابري و عدالت اجتماعي ، اغلب از بحث هاي توسعه حذف شده اند.
غفلت از اين دو عرصه را بايد در پيش فرض هايي ديد که دربارة ماهيت تغيير اجتماعي وجود دارد: الف ) اهداف از فرايند تحقق شان مهم ترند (توافق درخصوص اين اهداف مشترک توسط ديپلمات هايي صورت گرفته که مسئول اجراي اهداف نبوده اند)؛ ب ) سياست ها، رويه ها و اصلاحات نهادي مربوط به حکمراني خوب ، بخش طبيعي مسير پيشرفت انسان هستند؛ ج ) اهداف توسعۀ هزاره را بدون همکاري و هماهنگي مي توان تعيين ، اجرا و اندازه گيري کرد.
پرسش مهمي که اهداف توسعۀ پايدار تاکنون نتوانسته اند پاسخ دهند اين است : چگونه دولت ها، سازمان هاي غيردولتي و نهادهاي بين المللي مي توانند در برابر قدرت اقتصادي و ايدئولوژيک ويرانگر شرکت هاي جهاني (که اولويت شان همچنان توسعۀ اقتصادي است ) مقاومت کنند؟ سال خوردگي جهاني ، توسعۀ اجتماعي و بهزيستي سالمندان سال خوردگي ، بخشي از دستورکار توسعه است و در توانايي سالمندان براي کمک به جامعه ترديدي وجود ندارد.