Abstract:
پس از شهادت امام جعفر صادق(ع) پیروان آن حضرت بنابر نقل منابع به شش گروه تقسیم شدند. در
بزرگ امام صادق(ع) را نپذیرفتند و به غیبت و مهدویت او قائّل شدند و به اسماعیلیهی خالصه یا
اسماعیلهی خاص یا اسماعیلیان واقفه (بهعلت توقف در امامت اسماعیل) مشهور شدند؛ و دستهی
دیگری که مرگ اسماعیل را پذیرفتند و به امامت محمدبن اسماعیل معتقد شدند. با توجه به نقشی
که بعدها اسماعیلیان در تاریخ اسلام و تشیع ایفا کردند. اهمیت دارد که به تقسیمات درون جماعت
اسماعیلی از آغاز آن توجه خاص صورت گیرد. لذا در این مقاله علاوه بر بررسی جریان بهوجود
آورندهی اسماعیلیهی خاص. نقش و جایگاه اسماعیل بن جعفر نیز در این گروه از اسماعیلیان مورد
ارزیابی قرار میگیرد.
Machine summary:
اگرچه همانگونه که اشاره شد، بعضی از اصطلاحات و روشها و تعالیم ابوالخطاب و پیروان نخستین او، مانند مفاهیم ناطق و صامت ، و تأکید آنان بر تأویل ، و اندیشة ماهیت ادواری تاریخ دینی بشر، بعدا به گونه های دیگری در قالب یک نظام غنوصی (گنوسی ) و عرفانی مورد استفادهی اسماعیلیان نخستین قرار گرفت ، و نیز با این که در برخی منابع اسماعیلیان، همچون ام الکتاب،که کتاب مقدس اسماعیلیان آسیای مرکزی است ، و در آن ابوالخطاب دارای مقام عمدهای است و او را مؤسس مذهب نامیده و همسنگ سلمان به شمار آوردهاند (لویس ، ١٣٦٨ :٤٣)، و نیز در نوشته های نصیریها که او را مؤسس فرقه ی اسماعیلیه دانسته اند (همانجا)، و حتی در برخی آثار جدید اسماعیلی (پارس وا،١٣٨٤: ١٥٣-١٥٥) نقش او را بسیار مهم شمرده اند؛ ولی به طور کلی، تفاوتهای فاحشی بین اصول عقاید خطابیه که به الوهیت امامان خود اعتقاد داشتند، و اسماعیلیه ، وجود داشت و در دورهی فاطمیان، اسماعیلیان فاطمی شدیدا ابوالخطاب را به عنوان یک ملحد لعن کردند و منکر هر نوع ارتباطی بین اسلاف خود و خطابیه شدند (قاضی نعمان، [بی تا] :٤٩-١/٥٠).
گرچه ماهیت دقیق ارتباط میان اسماعیلیه ی خالصه و خطابیه مبهم است ، اما تردیدی نیست که شیعیان تندرو زمان امام صادق(ع)، به خصوص ابوالخطاب و پیروانش ، علاوه بر این که زمینه ساز آغاز حرکت اسماعیلیان شدند، از جهات مختلف نیز بر اسماعیلیه ی نخستین نفوذ زیادی داشته اند، که قبلا به برخی از این تأثیرات اشاره شد و نخستین گروههای اسماعیلی در محیط شیعیان امامی در جنوب عراق، خاصه کوفه - که در آن خطابیه و غلات شیعی دیگر نیز فعالیت داشتند - ظاهر شدند و دهه های نخست حیات مستقل خود را نیز در همانجا گذراندند.