Abstract:
در این مقاله یکی از تکراری ترین بن مایه های قصه ها و افسانه های ایرانی یعنی قهرمانی و پیروز بودن فرزند آخر با تکیه بر مصادیق کهن الگوی کودک از دیدگاه یونگ بررسی شده است. فرزند پسر یا دختر سوم، چهارم، هفتم، چهلم و یا صدم که درحقیقت کوچک ترین فرزند است، در بین خواهران و برادران خود در صحنه مبارزه متوازن نبرد می کند و پیروز می شود. در این پژوهش، ابتدا چند تیپ و برای هر تیپ، یک قصه انتخاب شده است. سپس، قصه ها براساس سه ویژگی ای که یونگ برای کهن الگوی کودک قائل است، بررسی شده است. نتیجه حاصل اینکه فرزندان آخر در قصه ها با بن مایه کوچکتر از کوچک و بزرگ تر از بزرگ یونگ در سه ویژگی استعداد طرد کردن، شکستناپذیری و هرمافرودیتی بودن اشتراک عمیقی دارند.
Machine summary:
بن مايۀ کوچک تر از کوچک در عين حال بزرگ تر از بزرگ در قصه هاي ايراني مريم اسمعليپور ١ * (دريافت : ١٣٩٧/١١/٢٩ پذيرش : ١٣٩٨/٣/١) چکيده در اين مقاله يکي از تکراريترين بن مايه هاي قصه ها و افسانه هاي ايراني يعني قهرماني و پيروز بودن فرزند آخر با تکيه بر مصاديق کهن الگوي کودک از ديدگاه يونگ بررسي شده است .
در اين قصه ها آن ها برنده هستند و مشکلات را حل ميکنند (١٥١ :١٩٣١ ,Adler)؛ بنابراين زنجيره اي نامرئي بين ترکيب «ته تغاري»، کنش فرزند آخر در قصه هاي عاميانه و ديدگاه آدلر ديده ميشود و نشان از ديرينه بودن و ماندگاري آن در ذهن بشر دارد.
در تيپ B٥١٦ و قصۀ «ملک محمد و طلسم 62 دخترشاپورشاه » باز هم درست مانند قهرمان هاي پيشين ، ملک محمد ميداند که دو برادر پيشينش ملک جمشيد و ملک خورشيد را آهوي شکار به سنگ تبديل کرده است و نيز اگر از اين دروازه به شکار رود، او نيز همان سرنوشت را خواهد داشت ؛ اما وقتي بزرگان مانع او ميشوند، ميگويد که من ميروم که آن ها را نجات دهم .
در تيپ S١٥٢٥ و قصۀ «سه برادر»، برادر سوم همان مسير برادران پيشين را پي ميگيرد؛ يعني به باغ وزير ميرود، اما وقتي بازي را با دختر شاه ميبرد، اوست که از اين جا به بعد مسيرش از ديگران جدا ميشود.
آنيما سرنمون و خواهان زندگي است (مورنو، ١٣٨٦: ٦١) و پسران در اين تيپ ها نيز براي اينکه در دام مرگ وزير و شاه و ديگر برادران نيفتند از هر راهي استفاده ميکنند.