Abstract:
فرقة شیخیه، در مسئلة جایگاه امامت، همانگونه که از ظاهر بسیاری از عباراتشان برمیآید، ائمة اطهار علیهم السلام را علل اربعة کائنات؛ یعنی علت فاعلی، مادی، صوری و غایی جهان هستی معرفی کردهاند و بر همین مبنا معتقدند اهلبیت علیهم السلام کمک کار خدا در امر خلقتند. هدف این پژوهش آن است که آیا این نگاه، یعنی علل اربعه دانستن وجود ائمه علیهم السلام، با آیات قرآن کریم و یا رهنمودهای خود ائمه اطهار علیهم السلام سازگاری دارد؟ آیا با مفاهیم عقلی و فلسفی در تناقض نیست؟ اساسا چه جایگاهی را برای امامان معصوم علیهم السلام در عالم هستی باید قائل شد؟ این مقاله به روش توصیفی ـ اسنادی برای رسیدن به پاسخهای مذکور، ابتدا با استناد به منابع شیخیه و انعکاس دیدگاه آنها، درصدد تبیین مفهوم علل اربعه از قول شیخیه و در نهایت ابطال این باور بوده و سپس بر اساس ادلة نقلی و عقلی، به دنبال اثبات جایگاهی غیرمستقل و ماذونه از سوی علتالعلل برای علل اربعه میباشد.
Machine summary:
اما در رابطه با ارتباط این علل با علتالعلل نیز باید توجه داشت که چون عالم هستی، دار علت و معلول است، لذا هیچ پدیدهای بدون علت، موجود نمیشود و بسیاری از موجودات بر یکدیگر تأثیر میگذارند و در واقع علت برای پدیدههای متعدد میشوند؛ و آنچه بهعنوان جواب برای مسئلة اساسی و ارتباط این علل با علتالعلل میباشد، این نکته است که هیچ علت و معلولی در این نظام هستی، شأنیت استقلالی و امکان بالذاتی ندارد، و هر آنچه که بهعنوان علت شناخته میشود، در واقع علل معده (و معدات) میباشند و علیت و اثربخشی آنها مأذونه است، و هرگز از خود استقلال بالذات ندارند، و امکان آنها امکان بالغیر است و تنها خداوند تبارک و تعالی (واجبالوجود بالذات) است که علتالعلل و فاعل مستقل بالذات محسوب میشود، و هرآنچه که اتفاق میافتد همه و همه به اذن و مشیئت و اراده او انجام می پذیرد (برای مطالعة بیشتر، ر.
اما سؤال میشود که آن ماده چگونه مادة اول شده است؟ اگر گفته شود: خداوند آن را خلق کرده است، مطلوب ما ثابت است؛ زیرا مشخص میشود که این خداوند است که بهخودیخود، آن را ایجاد کرده، و علتهای سهگانه نیز در مورد خداوند ثابت و صحیح خواهد بود.