Abstract:
در طول تاریخ موضوع غلوّ همواره جریان داشته و اینگونه نبوده که تنها در اسلام و برای مسلمانان ثابت بوده باشد، بلکه قبل از اسلام نیز مطرح بوده است. مسئلة مورد پژوهش این است: آنگاه که غلو صورت میگیرد چه بازتابی در گفتار و رفتار فرد و یا افرادی که در مورد آنان غلو میشود، میتوان مشاهده نمود؟ و اصولا نحوة موضعگیری ائمه علیهم السّلام نسبت به غالیان چگونه بوده است؟ این پژوهش به دنبال شناسایی منطق رفتاری و نحوة برخورد حضرات ائمّة دین علیهم السّلام در برابر ادّعاهای جریان غلو میباشد.
نحوة مواجهة اهل بیت علیهم السّلام با غالیان چنین به دست میآید که ائمة معصومین علیهم السّلام با هیچیک از افراد جریان غلوّ، هیچ مناظرهای نداشتند. زیرا معتقد بودند که برای هر مناظره و گفتوگویی باید یک هدف عقلایی و نتیجه و هدایتی وجود داشته باشد، حال آن که غالیان نسبت به اعتقادات باطلشان تعصب میورزیدند از سوی دیگر، حضرات ائمه افکار و اعتقاد صحیح را در مقابل افکار و اعتقادات ناصواب، بیان میداشتند. روشن است ایشان در این فرایند، اعتقادات غالیان را باطل اعلام نموده و از اعتقاد آنان ابراز انزجار میکردند و گاه آنها را طرد و لعن و تکفیر کرده و گاهی هم دستور قتل آنها را صادر مینمودند. بنا براین اساسا نمیتوان غالیان را در زمرة شیعیان و یا حتی مسلمانان واقعی قرار داد.
Machine summary:
سپس ابن ابی الحدید اضافه میکند: اکنون که چنین سخنی از ناحیة پیامبر بیان نشده است، غالیان بسیاری در مورد او غلو کردند که در سراسر دنیا گسترده شدهاند و دربارة او به چیزی اعتقاد دارند که مسیحیان نسبت به فرزند مریم حضرت مسیح اعتقاد داشتند، بلکه بدتر از آن را در مورد علی( معتقد شدند.
گزارشی در منابع روایی پیشین ثبت است که امام باقر( در خصوصیات و ویژگیهای مؤمن و شیعه سخنی دارد که نه تنها موضع آن حضرت را نسبت به غالیان بیان میکند، بلکه تذکری به جمیع فرقهنویسان و تاریخنگاران است که بدانند، هر کس تنها اظهار محبت و علاقه به حضرات ائمه( نماید، در دوستی با آنها و شیعه بودنش کفایت نمیکند، تا چه رسد که فقط علی( را جانشین بلافصل پیامبر( بداند و احیانا به ابوبکر و عمر و عثمان اهانت کند و در عین حال خود را شیعه بداند و خلاف رویة آنها نیز گام بردارد.
بنابراین، نتیجة این عملکرد چنین است که افرادی اگر غلو در مورد ائمه را بشنوند، شیعیان آنها را تکفیر میکنند و قول به ربوبیت ما را به آنها نسبت میدهند و اگر تفریط و کوتاهی (تقصیر) را در مورد ما بشنوند، طبیعتا معتقد میشوند که ما در امر خود کوتاهی کردیم و مقصر هستیم و اگر دشنام و بدگویی دشمنان ما را با اسمهایشان بشنوند، متقابلا آنها را با اسم و رسممان دشنام میدهند و بدگویی میکنند، چرا که خدای تعالی فرمود: «لا تسبوهم الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم» (انعام/108).