Abstract:
بسیاری از روایات، بهویژه روایات غیرفقهی و از جمله روایاتی که درباره «حجهالله» هستند، دارای سند مقبول نیستند، اما بسیاری از این روایات بهدلیل قراین صحت از جمله قراین متنی، قابل قبول هستند. نمیتوان روایتی را که دارای متن صحیح هماهنگ با سایر روایات است یا بهدلیل علوّ متن قابل جعل نیست، بهدلیل ضعف سند کنار گذاشت و خود را از معارف آن بیبهره کرد. از جمله دلایل این نظریه میتوان به سیره عقلا در حجیت چنین خبری و نیز روایاتی که دربردارنده دستور امام معصوم علیه السلام به بررسی متنی است اشاره کرد. واقعیتهای تاریخی تدوین حدیث شیعه و عدم راهیابی جعلهای گسترده و سازمانیافته به آن نیز، اهمیت بررسی متنی را نسبت به بررسی سندی افزایش میدهند. در روایات درباره «حجهالله» که منظور تمام روایاتی است که درباره رسول و امام معصوم است، هماهنگی با کلیات و هندسه معارف دینی، روایت مشابه با سند معتبر و نیز سندهای متفاوت در کتب مختلف از جمله قراین پرکاربرد برای اثبات صدور روایت از معصوم علیه السلام هستند.
Machine summary:
در روایات دربارۀ «حجةالله» که منظور تمام روایاتی است که دربارۀ رسول و امام معصوم است، هماهنگی با کلیات و هندسۀ معارف دینی، روایت مشابه با سند معتبر و نیز سندهای متفاوت در کتب مختلف از جمله قراین پرکاربرد برای اثبات صدور روایت از معصوم (ع) هستند.
در متون تحقیقی به این قراین پرداخته شده است، در اینجا برای نمونه به تعدادی از آنها که توسط محدّث خبیر شیخ حرّ عاملی بیان شده اشاره میشود: وجود حدیث در یکی از اصول حدیثی که علما بر اعتبار آنها اجماع دارند، موافق قرآن بودن، موافقت با سنت قطعی، تکرار حدیث در کتابهای متعدد مورد اعتماد، موافقت با دلیل عقلی قطعی، موافقت با فتوای مشهور، متهم نبودن راوی در نقل آن روایت و...
اگر در بحث از حجیت مضمونی به این نتیجه برسیم که مضمون یک روایت حجت نیست و دلیل آن مثلاً مخالفت با کلیات و مسلّمات فقه یا کلام یا تاریخ و یا هر قرینۀ دیگری باشد، به عنوان نمونه روایت با وجود حجت معصوم خدا در هر عصری که از اعتقادات مسلّم شیعه است منافات داشته باشد، در آن صورت روایت از اعتبار ساقط است و اصلاً نوبت به بررسی سندی نمیرسد؛ زیرا بر فرض هم که سند صحیح باشد امکان خطا از سوی روات امامی عادل ضابط وحتی عالم وجود دارد و نمونۀ آن برخی تفاوتها بین نقلهای مرحوم کلینی، شیخ صدوق و شیخ طوسی است.