Abstract:
سیاست خارجی هر کشوری در نظام بینالملل برآیند متغیرهایی در داخل و خارح از
مرزهای آن کشور میباشد. در مورد کشورهای شمال آفریقا نیز این مهم قابل انطباق است.
عمق فرهنگ ضدصهیونیستی در میان جوامع مسلمان شمال آفریقا، نزدیکی فرهنگی بین
تشیع و تصوف به عنوان بخش اصلی این جوامع و ریشهدار بودن فرهنگ مقاوست
برخواسته از مبارزات ضد استعماری، باعث شده توجه به مسئله فلسطین و گروههای
مقاومت یکی از مهمترین ویژگیهای این جوامع و سیاست خارجی این کشورها باشد.
بهرغم اهمیت مسئله حمایت از مقاومت در سیاست خارجی کشورهای شمال آفریقا،
مولفه اقتصادی اساسی بر سیاست خارجی این کشورها داشته و آنها را از این
مسیر دور نموده است. هدف از این نوشتار نیز بپررسی مقایسهای تآثیر این مولفه بر
سیاست خارجی کشورهای شمال آفریقا در حمایت از گروهها و محور مقاومت میباشد.
یافتههای پژوهش نشان میدهد به میزانی که کشورهای شمال آفریقا در زمینه اقتصادی
ضعف و وابستگی دارند. به همان میزان سباست خارجی آنها در عرصههای مختلف بهویژه
مسئله حمایت از محور مقاومت. تحت این مقوله قرار داشته و از اجرای یک سیاست
خارجی مستقل بازماندهاند. در این مقاله تلاش میشود با روش مقایسهای و با استفاده از
ابزار کتابخانهای و بهرهگیری از منابع الکترونیکی به این سوال که چه رابطهای بین مولفه
اقتصاد و حمایت از گروهها و محور مقاومت در سیاست خارجی کشورهای شمال افریقا
وجود دارد؟ پاسخ داده شود.
Machine summary:
عمرالبشیر، سیاستمدار نظامی که خود را نزدیک به اسلامگرایان اخوانی معرفی میکرد، بطور طبیعی کشوری به نام اسرائیل را به رسمیت نمی شناخت، بهویژه آن که در سال دوم و سوم دولتش با همکاری و حمایت حسن الترابی رهبر اخوانالمسلمین سودان اقدام به برگزاری سلسله کنفرانسهایی با دعوت از رهبران جنبشهای جهادی فلسطین از جمله حماس و جنبش جهاد اسلامی و مقاومت لبنان مینمود (Sudan - Foreign Relations, 2014).
بخش دوم: بررسی مقایسهای نقش اقتصاد در رویکرد سیاست خارجی کشورهای شمال افریقا به مقاومت سودان در بیان علل تغییر رویکرد سیاست خارجی سودان نسبت به گروهها و محور مقاومت و در رأس آنها جمهوری اسلامی، اگرچه تلاش برای رهایی از بحرانهای موجود در این کشور از جمله بحران دارفور و فرار از اتهام حمایت از تروریسم دخیل میباشد با این حال عوامل اقتصادی به عنوان دلایل زیربنایی این موضوع حائز اهمیت بیشتری است.
اگر وضعیت اقتصادی این کشور در آینده نزدیک سرو سامان نیابد، به نظر میرسد تونس نیز برای دست دراز کردن مقابل عربستان و بهرهمندی از کمکهای مالی و سرمایهگذاری این کشور برای گذار از بحران اقتصادی، ناچار خواهد شد همراهی بیشتری با سیاستهای منطقهای عربستان و محور سازش در پیش گیرد و همانند برخی از کشورهای عربی، در دور شدن از آرمان فلسطین و گروههای مقاومت فلسطینی تردیدی به خود راه ندهد.
در واقع لیبی برخلاف مصر، تونس و سودان، به دلیل درآمدهای نفتی و عدم نیاز به دلارهای عربستان، از قدرت چانهزنی بالایی در مقابل فشارهای غربی ـ عربی برخوردارد است و این مسئله در جهتگیری مستقل سیاست خارجی لیبی در قبال گروهها و محور مقاومت و عدم تأثیرپذیری از عربستان و غرب مؤثر خواهد بود.