Abstract:
هدف این پژوهش، تبیین دیدگاه زیباییشناختی علامه طباطبایی در المیزان و دلالتهای آن در تعیین اهداف تربیت زیباییشناسانه بوده است. برای دستیابی به این هدف، دو پرسش اساسی طرح گردیده است: 1. دیدگاه قرآنی علامه طباطبایی در مورد زیباییشناسی چیست؟ 2. بر مبنای نظرگاه ایشان، چه اهدافی را میتوان در تربیت زیباییشناسانه استخراج کرد؟ برای استخراج یافتههای تحقیق، از روش پژوهش تحلیل مفهومی و روش استنتاجی بهره گرفته شده است. یافتههای حاصل از این پژوهش، بیانگر این است که در متن آیات قرآنی، زیباییها در سه محور محسوس، معقول و اخلاقی مورد تاکید قرار گرفتهاند. متناظر با گزارههای توصیفی و تجویزی مستخرج از آیات قرآنی و دیدگاههای علامه، در ساحت تربیت زیباییشناختی؛ اهداف ذیل قابل استنباط بوده است: غایتمندی زیباییها، دستیابی به جمال مطلق، فناپذیربودن زیباییها(محسوس)، نگرش ژرفنگرانه داشتن، زمینة امتحان الهی، دلبسته نبودن نسبت به زیباییها، عامل هدایت، زمینهساز دستیابی به معرفت، استوار نمودن عهد الهی و زمینهساز دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی.
The purpose of this study was to explain the aesthetic view of Allameh Tabataba'i in al-Mizan and its implications in determining the goals of aesthetic education. To achieve this goal, two basic questions have been posed: 1. what is the Quranic view of Allameh Tabataba'i on aesthetics?, 2. According to his point of view, what goals can be achieved in aesthetic education? Conceptual analysis and inferential methods were used to extract the research findings. The findings of this study indicate that in the context of the Quranic verses, beauties are emphasized in three sensible, reasonable, and ethical aspects. Corresponding to the descriptive and prescriptive propositions derived from the Quranic verses and Allama's views, the following aims have been deduced in the area of aesthetic education: the limitation of beauties, achieving absolute beauty, mortality of beauties (sensible), having a profound attitude, a context for a divine challenge, being disinterested in beauties, a guiding factor, a foundation for the attainment of knowledge, a foundation of the divine covenant, and a foundation for the attainment of worldly and Hereafter bliss.
Machine summary:
احسان در حق والدین علامه طباطبایی، صفت اخلاقی و زیبای «احسان در حق والدین» را در سوره بقره، آیه 83 چنین بیان نموده است: پس از عهد و پیمان انسان که جز خدای یکتا را پرستش نکند، عبارت «و بالوالدین احسانا»، نشان از اهمیت این فعل زیبا و نیک دارد، به گونهای که پس از مسئلۀ توحید، نیکی و احسان به پدر و مادر در اولویت بعد قرار دارد و در المیزان میبینیم که: «و بالوالدین احسانا»؛ این جمله امر و یا بگو خبری بمعنای امر است، و تقدیر آن «احسنوا بالوالدین احسانا، و ذی القربی، و الیتامی، و المساکین» میباشد، در طبقاتی که امر به احسان به آنان نموده، ترتیب را رعایت کرده، اول آن طبقهای را ذکر کرده، که احسان به او از همه طبقات دیگر مهمتر است؛ اول پدر و مادر را ذکر کرده، که پیداست از هر طبقه دیگری به احسان مستحقترند؛ چون پدر و مادر ریشه و اصلی است که آدمی به آن دو اتکا دارد و بعد، خویشاوندان و...
مسئولان نظام آموزشی، باید این مفهوم را که انسانها نسبت به خالق و آفریدگار خویش دارای عهد و پیمانی ازلی بوده، همواره خود را امانتدار رسالت جانشینی خداوند بر زمین میدانند، پس باید در جهت استواری عهد خویش با خداوند، به دنبال اجرای فرامین الهی بوده و از تمامی نعمات مادی و معنوی در جهت انجام میثاق الهی، با آفریدگار خویش بهره برده و در این راستا، به وسوسههای شیطان که سعی دارد با جلوههای زیبای زندگی مادی آنان را از مسیر الهی خویش منحرف نماید، توجهی ننمایند و از سوی دیگر، این نکته تربیتی که تذکر و یادآوری عهد و میثاق الهی، میتواند دانشآموزان را در زندگی اجتماعی خود با دیگران آراسته به زیور وفای به عهد و استوار نمودن پیمان خود با سایر اعضای جامعه خویش نماید، به عنوان یک هدف تربیت اخلاق زیباییشناختی در تدوین محتوای آموزشی وارد نمایند.