Abstract:
تداوم و تحول در نظام دیوانی ایران میانه در گستره شرقی آن از جمله موضوعات مهم در تاریخ اجتماعی اقتصادی اداری ایران است. اما موضوع نظام مالیاتی به عنوان ایده مبنایی شکل یابی دیوان سالاری ایرانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است به خصوص که در گستره سرزمینهای شرقی خلافت، فقدان منابع مستقیم در مورد سازمان دیوانی دسترسی به جزئیات را دشوارتر می سازد. در این میان سلسله مراتب نظام مالیاتی که نقش محوری در حفظ و کارکرد این نظام داشته است، مورد توجه قرار نگرفته است و پرسش پژوهش ناظر بر آن است. در این پژوهش با بازیابی القاب دیوانی رایج برای متصدیان مالیاتی در قرون میانهی متقدم، تلاش میشود تا با استخراج واژگان دیوانی از متون فارسی این دوران و بررسی دادهها با روش تحقیق تاریخی، نسبت و روابط مابین این القاب و مناصب با یکدیگر و تحولات آنها در این دوران مشخص شود. یافتههای پژوهش نشان میدهد در پی تغییر ادبیات دیوانی به زبان فارسی در قرن سوم و چهارم قمری، به تدریج از قرن پنجم به بعد برای متصدی عالیرتبهی مالیاتی به جای عامل، لقب مستوفی رواج یافت، در حالی که عامل در معنای عام کارگزار همچنان به کار میرفت. حوزهی اختیارات متصدیان میانمرتبه با لقب عمید و بندار و... نیز در این دوره متغیر بود و دچار کاهش و افزایش میشد. روشن شدن مناصب اصلی دیوانی، ضرورت وجود القاب و مشاغل دیگر را مشخص می سازد و این که این مناصب با توجه به نیازهای محلی در هر دوره متغیر بودهاند.
Machine summary:
از آن جمله می توان به چند نمونه از این آثار در حوزه های گوناگون اشاره کرد: محمد بن جریر طبری ، تاریخ الامم و الملوک ، تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم (بیروت : روائع التراث العربی ، ١٣٨٧ ق )، ج ٦، ١٨٠، ١٨١؛ ج ٧، ٤٥٠؛ ابوعلی مسکویه ، تجارب الامم ، تصحیح ابوالقاسم امامی (تهران : سروش ، ١٣٧٩)، ج ٤، ٣٠٥؛ ج ٥، ١١٠؛ قدامۀ بن جعفر، الخراج و الصناعۀ الکتابۀ، تحقیق محمدحسین زبیدی (بغداد: دارالرشید للنشر، ١٩٨١)، ٢١ ـ ٢٣، ٣٣، ٥٨؛ احمد بن عمر بن رسته ، الأعلاق النفیسۀ (بیروت : دار صادر، ١٨٩٢)، ٢٤٠ ـ ٢٤٥، ٢٦٠ ـ ٢٦٧؛ همچنین اصطلاح «دیوان خراج » به صورت فارسی در بیشتر متون به کار رفته است .
اگرچه نرشخی در تاریخ بخارا از «دیوان مستوفی » یاد کرده ، اما به دلیل آنکه این کتاب در دورة سلجوقیان یک بار به فارسی ترجمه شده (٥٢٢ ق ) و یک بار تلخیص شده است (٥٧٤ ق )، لذا نمی توان به صحت این واژه اعتماد کرد؛ نک : ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی ، تاریخ بخارا، ترجمۀ ابونصر احمد بن محمد بن نصر القباوی ، تلخیص محمد بن زفر بن عمر، تصحیح محمدتقی مدرس رضوی (تهران : توس ، ١٣٦٣)، ٣٦.
خوارزمی ، مفاتیح العلوم ، ٦١؛ حسن بن محمد قمی ، تاریخ قم ، ترجمه تاج الدین حسن بن بهاالدین قمی ، تحقیق محمدرضا انصاری قمی (قم : کتابخانه مرعشی ، ١٣٨٥)، صفحات متعدد (با این قید که وی عبارت دیوان خراج را برای دفاتر مالیاتی نیز به کار برده است )؛ مسکویه ، تجارب الامم ، صفحات متعدد؛ انوری ، ١٣٥٢، ٣٧.