Abstract:
در آیة 88 سورة هود آمده است: «من جز اصلاح نمیخواهم تا آنجا که توان دارم، و توفیق من جز به خدا نـیست. بـر او تـوکل کردم و به سوی او باز مـیگردم». این همان هدفی است که تمام پیامبران آن را پیگیری مـیکردند: اصـلاح عـقیده، اصلاح اخلاق، اصلاح عمل، و اصلاح روابط و نظامات اجـتماعی. این گونه اصلاحها در پرتو تغییر و تحول گروهها شکل میگیرد. در این مقاله مبانی و مولّفههای مدیریت تحول گروهی در سازمان بحث میشود. مسئلة پژوهش حاضر این است که مبانی و مولفههای مدیریت تحول گروهی در سازمان از منظرقرآن کداماند؟ پژوهشگر با رویکردی «توصیفی – تحلیلی» و با استفاده از روش مطالعة کتابخانهای به پژوهشی نظری در آموزههای قرآن اقدام نموده است. نتیجة تحقیق نشان میدهد که مبانی هستیشناسی، انسانشناسی و ارزششناسی، مهمترین مبانی مدیریت تحول گروهی است و برنامهریزی و هدایت، مهمترین مولفههای آن میباشد.
In the Holy Quran and in the 88th verse of the surah Hood, it is said: “I only intend reform as much as I am able. And my success is not but through Allah. Upon him I have relied, and to Him I return”. This is the very goal pursued by all the prophets: reform of opinion, reform of ethics, reform of practice, and reform of social relations and systems. Such reforms take place in the light of changes in groups. This article discusses the basics and components of group transformation management in an organization. The research question is what are the fundamentals and components of group change management in the organization from the Quran’s perspective? The researcher has undertaken a theoretical research on the teachings of the Qur'an by using a "descriptive-analytical" approach and using a library study method. The results show that the foundations of ontology, anthropology, and value are the most important principles of group transformation management and planning and guidance are the most important components.
Machine summary:
بنابراین، اگر مدیران و کارکنان بتوانند با رفتار خویش نوع نگرش به هم را مثبت و همسو سازند، بالطبع در راستای ارتباطات اثربخش و کارا گام برداشتهاند (شفیعی،1385، ص 138) و لذا این نوع ارتباط، خود شروع تحول و تغییر افراد و گروههای سازمان برای رسیدن به اهداف تعالی سازمان خواهد بود.
بنابراین مدیران و رهبران سازمانی میتوانند با استفاده از این سه مؤلفه، در ارتباطات سازمانی خود بین گروهها، یک ارتباط مستحکم و قوی ایجاد نمایند تا در مرحله تحول و تغییر بتوانند از آن ارتباط، استفادة بهینه را جهت رشد و ترقی سازمان ببرند؛ و در این راستا، ارتباط مؤثر با کارکنان و درک انگیزههای ارتباطی آنان، در توفیق مدیران در دستیابی به اهداف طراحی شدة سازمانی و تحولگروهی مؤثر است.
در این راستا اولین مبنا در تحول گروهی، هستیشناسی است و پیامد آن این بود که اگر مدیریت خداوند را حاکم و در همة وظایف، مسؤلیتها و بخشهای سازمان، این نوع مدیریت را تأثیرگذار بدانیم، تغییر و تحولات مؤثر در سازمان ایجاد خواهد شد و در نتیجه باعث میشود مدیران با این رویکرد در مدیریت تحول گروهی، کمتر دچار خطا و لغزش شوند و به تبع آن دیگران نیز با این رویکرد مدیران، در تغییر و تحول گروهی در جهت بهرهوری سازمان گامهای مؤثرتری را برمیدارند.
در بخش مؤلفههای تحول گروهی نیز به این اشاره شد که اجزای تشکیل دهندة آن عبارتند از: برنامهریزی و هدایت، در برنامهریزی تحولگروهی اشاره شد که، با برنامهریزی و هدف دقیق و روشن میتوان به اهداف عالی دست پیدا کرد و تمام نمونههای قرآنی، شاهد مثال عینی برای تحقق تحولات بنیادین ملتها و گروهها در زیر سایه و تدبیر چنین برنامههایی میباشد.