Abstract:
ادراک خیالی یکی از مراتب ادراکی محسوب میشود که هنرمندان با تکیه بر آن به خلق و آفرینش آثار هنری میپردازند؛ در واقع، خیال مرتبط با حواسی دانسته شده که به هنرمند، در جریان خلاقیت هنری، بُعدی ذهنی میبخشید. پژوهش حاضر برآناست تا با روش توصیفی ـ تحلیلی و تکیه بر آراء اندیشمندان در زمینه ادراک خیالی و به خصوص با بهرهگیری از اندیشة مولوی در مثنوی معنوی به شناخت ابعاد گوناگون خیال و نقش آن در خلق آثار معماری بپردازد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که کشف صورتهای خیالی و تخیل صورت نهایی آثار، لازمة تحقق فعل خارجی آنها میباشد. در اینمیان معماری دارای ذاتی هنری بوده، لذا بر تصور و تخیل معمار متکی است و از عمق ذهنیات وی برمیآید. معماران در مراحل مختلف روند طراحی از جمله خلق دستنگارههای خیالی، با بهرهمندی از پرواز ذهن و رهایی فکری در عالم خیال، کیفیت آثار معماری را بررسی میکنند و بستر شکلگیری ماهیت کالبدی طرح را فراهم مینمایند.
Imaginary perception is one of the perceptual stages that artists rely on it to create works of art. Moreover, imagination helps the artist to realize his ideas and acts as interface between apparent senses and reason. By using descriptive-analytical method and relying on the thoughts of Jalal ad-Din Rumi in <em>Masnavi Manavi</em>, the present study attempts to study the various dimensions of imagination and its role in the creation of architectural works. The results indicate that the recognition of the imaginary forms and the imagination of the final form of the works of art are necessary for the analysis of their external effects. An architectural work, as a work of art, relies on the imagination of the architect and comes from the depths of his/her mind. At various stages of the design process including the creation of designs, architect travels in the world of imagination, examines the quality of architectural works and provides the basis for the formation of the physical nature of the design.
Machine summary:
پژوهش حاضر برآن است تا با روش توصيفي ـ تحليلي و تکيه بر آراء انديشمندان در زمينه ادراک خيالي و به خصوص با بهره گيري از انديشۀ مولوي در مثنوي معنوي به شناخت ابعاد گوناگون خيال و نقش آن در خلق آثار معماري بپردازد.
بر اين مبنا پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصيفي ـ تحليلي و با تکيه بر ديدگاه انديشمندان ، به شناخت خيال از باب ادراک و دريافت معاني گوناگون آن در آثار مولانا دست يابد تا از اين منظر به جايگاه خيال در آفرينش آثار هنري به خصوص روند طراحي معماري بپردازد.
خياباني (١٣٩٠)، در مقالۀ «خيال در مثنوي مولوي» با اشاره به طيف وسيع مفهوم خيال ، با استناد به ديدگاه عرفا به معاني متعدد اين مفهوم پرداخته و به اشتراکات ديدگاه انديشمنداني از جمله مولوي، ابن عربي و ملاصدرا در باب اهميت خيال در جهان هستي دست يافته است ؛ همچنين در رابطه با شناخت شأن خيال و هنر از ديدگاه مولانا پژوهش هايي انجام شده است که ميتوان به موارد زير اشاره نمود: پازوکي (١٣٨٢)، در مقالۀ «مقدماتي دربارة مبادي عرفاني هنر و زيبايي در اسلام با اشاره به مثنوي معنوي» به منظور تبيين مبادي عرفاني هنر و زيبايي در اسلام ، بر هنرهاي شعر و نقاشي در اثر مولانا تأکيد کرده است .
سؤال پژوهش با توجه به موارد ذکر شده ، پژوهش حاضر در پي پاسخگويي به پرسش هاي ذيل است : ١- معاني گوناگون خيال از ديدگاه انديشمندان ، بالاخص مولوي، چيست ؟ ٢- نقش خيال در روند خلق آثار معماري چگونه است ؟ تعريف خيال از باب ادراک پيروان مکتب کنش متقابل معتقدند که با وقوع ادراک، معنا نيز درک ميشود و براي رسيدن به معنايي جديد، تجربۀ گذشته در ادراک مداخله ميکند.