Abstract:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر قدرت و به دستگیری حکومت اسلامی بر روش فقه سیاسی یا علم روششناسانه بوده و نیز تأثیر واقعیات اجتماعی و سیاسی در عرصه عمل و روش نگاه به موضوع علم اصول و طریق استنباط را مورد توجه قرار داده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد، اگرچه تحولات حکومتی تاثیر عمیقی بر روش پژوهش در اصول فقه و شیوه فقهپژوهی برجای نگذاشته، اما افقهای جدیدی را گشوده، رویکرد عقلگرا و عرفگرایی را تقویت کرده، قواعد فقه را توسعه داده و وجود حکومت دینی در تغییر سبک و شیوه استنباط مؤثر بوده است. نیازهای روزافزون حکومت و جامعه اسلامی موجب تحول در روشهای فهم و ایجاد امکان گرهگشایی و رسیدن به پاسخ سئوالات نوظهور شده و حکومت اسلامی امکانات و وسایلی در اختیار قرار میدهد تا موجبات پردازش جدید فقهی نیز حاصل شود.
Machine summary:
com تاریخ دریافت: 24/10/1397؛ تاریخ اصلاح: 18/01/1398؛ تاریخ پذیرش: 06/02/1398 چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر قدرت و به دستگیری حکومت اسلامی بر روش فقه سیاسی یا علم روششناسانه بوده و نیز تأثیر واقعیات اجتماعی و سیاسی در عرصه عمل و روش نگاه به موضوع علم اصول و طریق استنباط را مورد توجه قرار داده است.
از این رو همواره این سوال مطرح است که آیا علم اصول نوینی نیاز داریم؟ یا اینکه علم اصول فقه توان خدمت به فقه سیاسی را نیز دارد؟ از سوی دیگر، سئوال اصلی این است که پس از انقلاب اسلامی و تأسیسنظام اسلامی و گسترش دامنه فقه سیاسی، آیا علم اصول نیز دچار تحول اساسی شد تا بتواند زمینه لازم را برای پاسخگویی فقه سیاسی در مقابل معضلات اجتماعی سیاسی ارائه کند یا اینکه همچنان روش معهود و شناخته شده قبلی ادامه یافت؟ از آنجا که منابع و مبانی فقه سیاسی در اصل به فقه عمومی شیعه بازمیگردد، در استفاده آن از علم اصول فقه نمیتوان تردید کرد و میتوان در مباحث و مسائل مختلف فقه سیاسی با قواعد و اصول روششناسانه اصول فقه، به پاسخ سئوالات مختلف در حوزه استنباط و اجتهاد دست یافت.
برخی نیز معتقدند علم اصول فقه توانایی روزآمد کردن فقه و استنباط در همه زمانها و مکانها را دارد و این فقیه است که باید توان استفاده از قواعد اصولی را داشته باشد و اصول فقه امکانات لازم برای فقاهت در مسائل سیاسی را در اختیار قرار میدهد (حسنی و علیپور، 1385: ج1، ص163).