Abstract:
پژوهش حاضر با بررسی جامعهشناسی سیاسی با نگاهی پسینی و تاریخی، با نگاهی پیشینی و هنجاری، به مطالعه جایگاه مسائل تجویزی در جامعهشناسی سیاسی پرداخته است. نتایج این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شد، حاکی از آن است که چنانچه با نگاهی تحلیلی و رویکردی پیشینی به جامعهشناسی سیاسی بنگریم، لازم است وجوه تجویزی نیز در کنار وجوه توصیفی در جامعهشناسی سیاسی مورد بررسی قرار گیرند و حذف رویکرد هنجاری از جامعهشناسی سیاسی موجود، با توجه به مبانی پوزیتیویستی تحقق یافته، نه اینکه از نظر مبنایی، وجوه تجویزی، خارج از موضوعات مرتبط با جامعهشناسی سیاسی باشند. چرا که مبنای تمایز این علم، براساس موضوع است نه روش. بنابراین، روشهای مختلف باعث تغییر ماهیت این رشته نمیشود. بازشناسی جایگاه وجوه تجویزی در جامعهشناسی سیاسی باعث میشود نقل به عنوان مهمترین روش در جامعهشناسی سیاسی با رویکردی اسلامی، جایگاه خود را بیابد. همچنین این موضوع نقصی مهم در تقسیمبندی گرایشات علوم سیاسی را برطرف کرده و با توجه به برجسته کردن اهمیت موضوعشناسی، زمینه را برای پیشرفت فقه سیاسی فراهم میسازد.
Machine summary:
نتایج این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شد، حاکی از آن است که چنانچه با نگاهی تحلیلی و رویکردی پیشینی به جامعهشناسی سیاسی بنگریم، لازم است وجوه تجویزی نیز در کنار وجوه توصیفی در جامعهشناسی سیاسی مورد بررسی قرار گیرند و حذف رویکرد هنجاری از جامعهشناسی سیاسی موجود، با توجه به مبانی پوزیتیویستی تحقق یافته، نه اینکه از نظر مبنایی، وجوه تجویزی، خارج از موضوعات مرتبط با جامعهشناسی سیاسی باشند.
در رابطه با جامعهشناسی سیاسی نیز ضروری است که با نگاهی منطقی، تحلیلی و تجویزی به این علم بنگریم و نگاهمان محدود به نگاه پسینی و تاریخی نباشد.
در حالی که علم سیاست در نخستین دوران شکلگیری خود، دانشی هنجاری بود (رک: منوچهری، 1390: ص144)، جامعهشناسی سیاسی جدید همراه با علم سیاست مدرن بر خلاف دانش سیاسی قدیم از آغاز به شیوه علوم پوزیتیویستی از اتخاذ مواضع نقادانه، ارزشگذارانه و تجویزی پرهیز کرد و بیشتر از طریق توصیف پدیدهها و طبقهبندی آنها و استقراء، درپی یافتن قواعد عام پدیدههای اجتماعی برآمد.
جامعهشناسی سیاسی نیز با توجه به تعریف آن که بستر اجتماعی قدرت است، به وضوح براساس موضوع تعریف شده و بنابراین روشهای مختلف باعث تفکیک این علم به علوم مختلف نمیشوند.
نتیجه این نظر این است که میان رشتههای مختلف علوم سیاسی تقسیم کار صورت گرفته است و مباحث هنجاری باید در فلسفه سیاسی مورد بررسی قرار گیرند و مسائل جامعهشناسی سیاسی منحصر در موضوعات توصیفی است.
ب: گزارههای فقهی با توجه به اینکه تعریف جامعهشناسی سیاسی، تعریف موضوع و رابطه جامعه و قدرت یا بررسی بستر اجتماعی قدرت است، در این زمینه تکالیف شرعی نیز وجود دارند.