Abstract:
دولت مفهومی جدال برانگیز، دالی واحد با مدلولهای متنوع و متکثر، و نیز پدیدهای مناقشه برانگیز با مشکلات بیشمار در معنا، مفهوم و کاربرد است. درحالیکه، برخی دولت را پدیدهای متاخر میدانند که پیشینه آن به قرن شانزدهم میلادی بازمیگردد، برخی دیگر دولت را گونهای ویژه از حکومت میدانند که هر نظم اجتماعی نیازمند آن است. در ایران باستان، مفهوم دولت و حکمرانی تنها با مفهوم نهاد شهریاری معنا و مفهوم مییابد. بر این اساس، پرسش این مقاله آن است که دولت هخامنشی به عنوان اولین دولت در ایران بعد از شبهدولت ماد چگونه با تکیه بر مبانی دینی با گذار از عصر اسطورهای وارد منطق دولت شد؟ بر این اساس، هدف این مقاله بررسی مبانی دینی دولت درایران عصر هخامنشی بهعنوان نخستین کانون پویایی و پیدایی دولت در زیستجهان انسان است. روش این مقاله جامعه شناسی تاریخی است و با استفاده از مضامین دولت سعی در ارائه تحلیلی نو از تحول دولت در ایران باستان دارد. مهمترین یافته این مقاله آن است که ماهیت دولت در ایران باستان براساس اندیشه ایرانی شاهی آرمانی بر پایه خلوص مذهبی و اخلاقی استوار بود چراکه اخلاق و روح ایران بر اساس آموزه های ادیان باستانی ایرانی شکل گرفته و شاهان هخامنشی نیز بر همین پایه خود را مظهر صفات دینی، اهورائی و سلطنت آسمانی می دانند.
Machine summary:
ir) آن است که ماهيت دولت در ايران باستان براساس انديشه ايراني شاهي آرماني بر پايه خلوص مذهبي و اخلاقي استوار بود چراکه اخلاق و روح ايران بر اساس آموزه هاي اديان باستاني ايراني شکل گرفته و شاهان هخامنشي نيز بر همين پايه خود را مظهر صفات ديني ، اهورائي و سلطنت آسماني مي دانند.
از ميان آثار داخلي، محمد رضائي راد در کتاب مباني انديشه سياسي در خرد مزدائي تصويري از نظريه دولت در ايران عصر اسطوره اي با دو بنياد مفهومي نبرد خير و شر و أشه به سان نظم حاکم بر هستي و عناصر برگرفته از آن ها يعني شاهي آرماني ، سرزمين آرماني و طبقات و نيروي اجتماعي آرماني ارائه داده که تصوير بسيار دقيقي از ماهيت دولت در ايران باستان است .
سوم ، بررسي آثار تاريخي اين نحوه تعامل دين و دولت در دولت هاي باستان مانند اشکاني و ساساني و دولت هاي ايراني در دوره اسلامي نيز زمينه جالب توجه ديگري است که مي تواند اين الگوي نظري را در تاريخ ايران به شکل کاربردي به کار گيرد.
به عنوان نتيجه نهايي اين مقاله ، مي توان گفت که ماهيت دولت در ايران باستان بر اساس انديشه شاهي آرماني بر پايه خلوص مذهبي و اخلاقي استوار بود چراکه اخلاق و روح ايران بر اساس آموزه هاي اديان باستاني ايراني شکل گرفته و شاهان هخامنشي نيز بر همين پايه خود را مظهر صفات ديني ، اهورائي و فره ايزدي مي دانستند.