Abstract:
هنراندیشی محصول دورۀ دوم اندیشۀ هیدگر است که در آن رویداداندیشی بر هستیشناسی بنیادین سیطره مییابد. در بادی امر به نظر میآید که از نقش ویژۀ دازاین در هنراندیشی کاسته شده است؛ اما به واقع میتوان گفت وجود و دازاین برای هیدگر دو رویِ یک سکّهاند. هر جا که اندیشیدن به وجود ممکن است دازاین نیز به شکلی ناگزیر حضور مییابد و اهمیت هنر برای هیدگر از آن روست که هنر، حقیقتِ وجود را به آشکارگی میآورد. در این مطالعه تلاش میشود نقشهای متفاوت دا-زاین در هنراندیشی به دید آید. نقش دا-زاین از آن رو اهمیت مییابد که به عنوانِ گذرگاه هنر اجازه میدهد رویدادِ هنر روی بدهد و از خلال آن، خودِ وجود زبانآور شود. سپس جایگاه دا-زاینِ هنرمند و شاعر (آفریننده)، مخاطب یا نگاهدار، بررسی میشود. پس از طرح پرسش از شیوۀ بودن دا-زاین در هنراندیشی به نقشهای مختلف دا-زاین به عنوان هنرمند، مخاطب و نگاهدار پرداخته میشود. دا-زاین در هنراندیشی اگرچه نیوشای "وجود" و قابلی بدونِ فعلیت است اما مسئولیتپذیری و پروا سبب میشود بارِ امانتِ وجود را بر دوش بکشد، پیشآمدِ حوالت یک ملّت (قوم) از طریقِ او شکل میگیرد. از این وجهۀ نظر پس از ابداع و سرودن، دازاین نابود نمیگردد بلکه در کسوت مخاطب و نگاهدار، موردِ خطابِ وجود قرار میگیرد و در نهایت به این پرسش پاسخ داده میشود که چه چیزی سبب تحول در اندیشۀ هیدگر شده و او را به سوی هنراندیشی جذب کرده است.
Art thinking produs in second period of Heidegger thinking, where in event thinking (Ereigins) dominate to fundamental ontology. Therefore, seems reduced special role of Dasein in art thinking. But in fact, it can be said that there is Dasein and Being (Sein) are both sides of one coin. Anywhere think of Being is possible, essentially Dasein is presence and importance of art is that bring out the truth of Being. In this paper attempts to clarify different role of dasein in Art thinking. Role of Dasein as passage of art let bart event happens and Being itself speaks. Then investigate place of artist Dasein and poet (creator), audience (recreator) and preserver. After asking question about how to be Dasein in art thinking, determine different role of Dasein in Dasein role as artist, audience and preserver. Dasein in art thinking is Being listener and he is passive, but he is responsible and care. He is trustee of meing and the destiny of nation is formed through it. Then it is destroyed himself after gathering a nation. In this aspect after create and compose infact Dasein not destroyed in fact but in place of audience, he addressed by Being. At the end this question is answerd, what make change in Heidegger,s thinking and why he attracted to Art thinking.