Abstract:
مقالة حاضر به مطالعة فرهنگ و سبک زندگی طبقة بالای ایران میپردازد. در این مطالعه، طبقه با معیارهای اقتصادی شامل شغل، میزان درآمد، منطقة محل سکونت، نوع مالکیت و متراژ واحد مسکونی و نوع ماشین تعریف میشود. این پژوهش با روش کیفی از نوع تحلیل مضمون انجام شده، روش گردآوری داده مصاحبههای نیمهساختیافته و تعداد مصاحبهها 22 مورد و نمونهگیری بهصورت هدفمند انجام شده است. مفهوم سبک زندگی و فرهنگ براساس سازههای نظری بوردیو و الیوت مشخص شده است. نتایج تحقیق از دانش و سواد فرهنگی پایین و نوعی درهمآمیختگی، شکلیتهای چندگانه، چندذائقگی و به عبارتی «همهچیزپسندی» فرهنگی در میان اعضای طبقه بالا حکایت دارد. همین امر اجازة طرح یک گونهشناسی جامع و یکپارچه در مورد زندگی آنها را به ما نمیدهد. یافتهها نشان میدهد که طبقۀ بالا تولیدکنندۀ نوعی ذائقۀ فرهنگی و یا سبک زندگی خاص در میان اعضای خود نبوده است.مقالۀ حاضر به مطالعۀ فرهنگ و سبک زندگی طبقۀ بالای ایران می پردازد. در این مطالعه ، طبقه با معیارهای اقتصادی شامل شغل ، میزان درآمد، منطقۀ محل سکونت ، نوع مالکیت و متراژ واحد مسکونی و نوع ماشین تعریف می شود. این پژوهش با روش کیفی از نوع تحلیل مضمون انجام شده ، روش گردآوری داده مصاحبه های نیمه ساخت یافته و تعداد مصاحبه ها ٢٢ مورد و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده است . مفهوم سبک زندگی و فرهنگ براساس سازه های نظری بوردیو و الیوت مشخص شده است . نتایج تحقیق از دانش و سواد فرهنگی پایین و نوعی درهم آمیختگی ، شکلیت های چندگانه ، چندذائقگی و به عبارتی «همه چیزپسندی » فرهنگی در میان اعضای طبقه بالا حکایت دارد. همین امر اجازة طرح یک گونه شناسی جامع و یکپارچه در مورد زندگی آن ها را به ما نمی دهد. یافته ها نشان می دهد که طبقۀ بالا تولیدکنندة نوعی ذائقۀ فرهنگی و یا سبک زندگی خاص در میان اعضای خود نبوده است .
This article deals with the culture and lifestyle of the upper class in Iran. In this study, the upper class is defined by one's occupation, income, location of residence, house, and car model. We used thematic analysis of the qualitative method. In addition, we selected 22 people as our research sample and carried out semi-structured interviews. Moreover, the concepts of lifestyle and culture were defined based on the theory of Bourdieu, Veblen, and Eliot. Research findings demonstrated that the Iranian upper class has low cultural knowledge and literacy, multi-tastes, and cultural ambivalence. Therefore, it is hard to identify a typology of a distinct lifestyle.