Abstract:
اوایل سال ۲۰۱۱ میلادی یادآور آغاز شکل گیری جنبش های مردمی و حرکت موج ازادی خواهی ها در خاورمیانه و جهان عرب است. بحران سوریه ریشه های داخلی و خارجی متفاوتی دارد و درشکل گیری آن عوامل و دلایل داخلی و خارجی متعددی نقش افرینی نموده اند. تلاش روسیه در جهت برقراری توازن قدرت در برابر هژمونی آمریکا به شیوه قدرت نرم، از طریق سازوکارهای قانونی مانند استفاده از حق وتو در شورای امنیت صورت می گیرد. نتیجه این امر شکل گیری رقابت های استراتژیک و تقابل میان آمریکا و روسیه است، که موجب می گردد توافق نهایی برای حل بحران سوریه شکل نگیرد. در مورد آینده سوریه نیز از یک سو حامیان ایالات متحده آمریکا خواستار جابجایی قدرت از اسد بوده اند و برعکس در آن سو، روسیه و جمهوری اسلامی ایران و برخی کشورها، حامی دولت اسد می باشند. نگارنده برای اثبات فرضیه ی خود از روش کیفی با رویکرد توصیفی تحلیلی استفاده نموده است. هدف این پژوهش بررسی دلیل اصلی تشدید و تداوم بحران در سوریه و واکاوی ایجاد رقابت استراتژیک دو ابر قدرت است.
The beginning of 2011 marks the beginning of the formation of popular movements and the movement of the wave of liberation in the Middle East and the Arab world. The crisis in Syria has different internal and external origins and has played a role in defining those factors and internal and external causes. Russia's attempt to balance the power against American hegemony in a soft power system is carried out through legal mechanisms such as the use of veto in the Security Council. The result is the formation of strategic rivalries and interconnections The United States and Russia, which will make no final agreement to resolve the Syrian crisis. On the one hand, US supporters of the United States have called for the transfer of power from Assad in the future, and vice versa, Russia and the Islamic Republic of Iran, and some Countries are supportive of the Assad government. The author has used a qualitative method with descriptive-analytic approach to prove his hypothesis. The purpose of this study is to examine the main reason for the intensification and continuation of the crisis in Syria and Iraq and to examine the creation of a strategic competition of two superpowers.
Machine summary:
با وقوع رويداد يازده سپتامبر در سال ٢٠٠١، مرحله نويني در سياست آمريکا در خاورميانه آغاز شد که شامل دو جنبه مهم بود نخست ، تلاش براي تضعيف و يا در صورت امکان ، تغيير رژيم در کشورهاي مخالف مانند عراق و ايران و دوم ، پيگيري سياست ايجاد تدريجي اصلاحات کنترل شده در کشورهاي دوست و متحد استراتژيک سنتي ، اما اقتدارگراي اين کشور (واعظي ، ١٣٩٢: ٣٧).
کشور سوريه يکي از مناطق مهم خاورميانه است که باعث شکل گيري نقش فعال تري براي قدرت هاي منطقه اي و بين المللي در عرصه اين تحولات در راستاي دست يابي به اهداف خود در منطقه شده است .
روسيه افزون بر حمايت هاي معنوي از دولت «بشار اسد» که از مواضع متفاوت مسکو در قبال بحران سوريه ، به وضوح قابل مشاهده است و عليرغم فشارهاي غرب ، به روابط تسليحاتي خود با اين کشور ادامه داده و حتي نسبت به گسترش آن نيز ابراز تمايل کرده است (سيفي، ١٣٩٠: ٣).
روسيه همراه با چين ديگر حامي سوريه از زمان آغاز بحران دو بار از وتو در شوراي امنيت سازمان ملل استفاده و در بسياري از مجامع و نشست هاي بين المللي در ارتباط با بحران سوريه از مواضع نظام حاکم بر اين کشور به شکل هاي مختلف دفاع کرده است (خاشع ، ١٣٩١).
تحت تأثير اين شرايط است که روسيه تمام تلاش خود را براي ممانعت از تصويب رأي و نظر آمريکا به کار ميگيرد و قطعنامه هاي شوراي امنيت را در خصوص بحران سوريه وتو ميکند، تا قدرت و موجوديت اش به خطر نيفتد.