Abstract:
زبان مجموعهای از نشانهها، دالها و مدلولهاست که در انسجامی خاص، زمینهساز آفرینش ادبی و ارائه دهندۀ افکار بدیع میشود. فردوسی در پهنۀ حماسه در برخی از داستانهای شاهنامه از جمله داستان «اردشیر و کرم هفتواد» با زبان اسطوره، رمز و تمثیل سخن میراند که این، ویژگی خوانشی متفاوت و چندلایه از آن پدید آورده است. این پژوهش، ضمن تحلیل نقشهای زبانی و عناصر ارتباطی بر پایۀ الگوی ارتباط کلامی یاکوبسن، به بررسی رمزها و نمادهای نهفته در داستان میپردازد. به جهت وجود تمثیلهای رمزی در داستان مذکور، اساس کار، بر نقش فرازبانی است. از اهداف مهم این پژوهش، درک و دریافت پیامهای انتزاعی و شناخت معانی ثانویۀ تاریخی، اجتماعی و سیاسی است که به صورت تمثیل و رمز آورده شده است. همچنین، شناخت و دستهبندی جدید آثار تمثیلی، نمادین و نوع ادب تعلیمی که در بستر حماسه در ضمن داستانهای تاریخی گنجانده شده است. در پایان درمییابیم که نقشهای زبانی یاکوبسن شیوهای تحلیلی و توصیفی مناسب برای انتقال مفاهیم ارزشمند تعلیمی، رمزی و بازتاب پیامهای ارجاعی، عاطفی و هم دلی به شمار میرود.
Language is a set of signs, causes, and effects that make a particular cohesion, the foundation of literary creation, and the provider of new thoughts. Ferdowsi speaks of myth and mystery in some of Shahnameh`s stories, such as Ardeshir`s story and Karam Haftdad, which is presented in allegorical and different way. In addition to analyzing linguistic roles and communication model, this study examines the hidden codes and symbols in the story.Because of the coded allegories in the story, the main role of meta- language is that the main purpose of this study to understand and receive abstract messages and identify important secondary historical, social, and political meanings that have been codified. Understanding the new category of allegorical and symbolic works at the height of the epic and the kind of teaching that is also reported in historical stories.Finally, we find that Jacobson`s linguistic roles are appropriate for understanding the effect of coding, persuasion, and referral messages.
Machine summary:
ir ISSN 2008-627X بررسي نقش هاي زباني داستان «اردشير و هفتواد» از شاهنامۀ فردوسي (با رويکرد تمثيلي و بر پايۀ نظريۀ ارتباط کلامي ياکوبسن ) زهرا ابويساني ١، بتول فخراسلام *٢، پروين دخت مشهور٣، مهدي نوروز 4 دانشجوي دکتري گروه زبان و ادبيات فارسي ، دانشگاه آزاد اسلامي واحد نيشابور، نيشابور، ايران .
وي در فرآيند ارتباط ، نقش هاي زباني را مطرح مي سازد و هر کدام از شش عنصر زبان را با کارکردي منحصر به فرد در نظر مي گيرد: مخاطب ، گوينده ، زمينۀ داستان ، مجاري ارتباط و تماس ، رمزگان و کدها و در نهايت ، پيام ، مجموعه اي است که در ارتباط کلامي هر متن دخيل هستند.
ياکوبسن در تعريف نقش هاي زباني ياريگر مخاطب است تا انواع پيام هاي فرازباني ، ترغيبي ، ارجاعي ، همدلي ، عاطفي و ادبي را بازشناسي کند.
با توجه به نقش هاي زباني و اهميت به کارگيري آن ها در تأثيرگذاري مخاطب و ايجاد ارتباط با خوانندگان ، اين پژوهش بر آن است ، زبان تمثيلي داستان اردشير و هفتواد را بر اساس نظريۀ ارتباط کلامي ياکوبسن ، مورد بررسي قرار دهد و علاوه بر شناسايي نقش هاي شش گانۀ زبان ، روايت تمثيلي و رمزي داستان را تحليل و تأويل نمايد.
نقش هاي زبان بر اساس الگوي نظريۀ ارتباط کلامي ياکوبسن عبارت است از: ١- نقش فرازباني : ياکوبسن عقيده دارد که هرگاه گوينده يا مخاطب احساس کند لازم است از مشترک بودن رمزي که استفاده مي کند مطمئن شود، در اين صورت جهت گيري پيام به سوي رمز خواهد بود و آن را نقش فرازباني مي گويند.