Abstract:
ماده (188) قانون مجازات اسلامی مصوّب (1392)، شهادت بر شهادت را به عنوان یکی از ادله اثبات دعوا برمیشمرد، لکن در تبصره (2) همین ماده، شهادت ثالثه مورد پذیرش قرار نگرفته است. این تبصره مطابق با فتوای مشهور فقهای امامیه است. عمده دلیل مشهور فقها، اجماع، تمسک به اصل، عدم شمولیت روایات وارد در موضوع شهادت بر شهادت و نیز یک روایت خاص در این زمینه است. لکن در مقابل این قول، تعدادی از فقهای معاصر قائل به اقوی بودن پذیرش شهادت ثالثه هستند. این گروه تمامی ادله مشهور را در اثبات مدعای خود رد میکنند و در مقام نظر، منکر جبران ضعف سند دلیل خاص بهواسطه شهرت میشوند؛ بنابراین علت اختلاف رأی این دسته با مشهور اشکال مبنایی است نه بنایی. در این نوشتار نویسندگان به بررسی ادله مشهور میپردازند و پس از مناقشه در تمامی ادله به این مطلب میرسند که حتی با فرض پذیرش نظریه علمی جبران ضعف سند بهوسیله شهرت بازهم نمیتوان قول مشهور را پذیرفت و قولشان دچار اشکال بنایی نیز میباشد. نویسندگان نشان میدهند که شمولیت ادله حجیت خبر واحد میتواند دلیل محکمی بر پذیرش شهادت بر شهادت فرع باشد. گفتنی است نظریه مزبور دارای کاربردی وسیع در بحث اثبات دعاوی است خصوصاً در اموری مانند وقف خاص که پس از مردن بطون اولیه و رسیدن وقف به بطون متأخر، هیچ راهی برای اثبات وقف غیر از شهادت بر شهادت فرع وجود ندارد.
Article (188) of the Islamic Penal Code (1392), testifies to the testimony as one of the arguments for proving the claim, but in note (2) of this article, the testimony on the testimony of a third party is not accepted. This note is in accordance with the famous fatwa of the Imamieh jurisprudents. The main reason for the popularity of the jurists is the consensus, adherence to the principle, the non-inclusion of traditions on the subject of testimony on the testimony, as well as a specific narrative in this regard. Contrary to this promise, however, a number of contemporary jurists believe that the acceptance of third-party testimony is justified. The group rejects all the well-known arguments in support of their claim and, in their view, refuse to offset the weakness of the particular cause document by fame; In this article, the authors examine the famous arguments and argue throughout the argument that even if one accepts the scientific theory of documentary weakness compensation by fame, the famous quote can still be accepted and promises to have some form of construction. The authors suggest that the inclusion of a single news authority argument may be a strong reason for accepting testimony over subordinate testimony. It is worth noting that this theory has a wide application in the context of the affirmative action, especially in cases such as the special endowment that, after the initial abortive death and the endowment reaches the end, there is no way to prove the endowment other than the testimony of subordinate testimony.
Machine summary:
با اين وصف ميگوييم تنها يک روايت در اين ميان وجود دارد که دلالت بر عدم پذيرش شهادت بر شهادت مي کند و آن روايت محمد بن يحيي الخزاز از غياث بن ابراهيم از امام صادق (ع ) از پدرشان از امام علي (ع ) است که در آن آمده است که من ، شهادت يک مرد بر يک مرد زنده را اگرچه که در يمن باشد نمي پذيرم (حر عاملي، ١٤٠٩ق ، ج ٢٧، ص .
همچنين شهادت بر شهادت اگرچه که شاهد اصل حاضر باشد، لکن علتي مانع از حضور او شود، پذيرفته مي شود؛ بنابراين بايد روايت را حمل بر تقيه کنيم ، چون اين مطلب مطابق بعضي از اقوال عامه است (شيخ طوسي، ١٤٠٧ق ، ج ٦، ص .
حتي تعدادي از قائلين به عدم پذيرش شهادت ثالثه بر اين امر که پذيرفتن چنين شهادتي مطابق اصل و قاعده اوليه است ، اذعان دارند (فاضل لنکراني، ١٤٢٠ق ، ص .
روايت محمد بن مسلم نيز فقط اشاره دارد بر اين مطلب که يکي از شرايط پذيرفتن شهادت بر شهادت ، متعذر بودن حضور شاهد اصل است .
با اين توضيح براي ما محرز نيست که علت عدم پذيرش شهادت ثالثه توسط مشهور، استناد به اين روايت است ، چراکه ممکن است دليل مشهور، مستند به انصراف ادله اي مانند روايت طلحۀ بن زيد و غياث بن ابراهيم به شهادت بر شهادت خاصتا باشد (تبريزي، بيتا، ص .