Abstract:
خصومت ایلخانان با مملوکان مصر و دشمنی دیرین ملل مسیحی با مسلمین مصر و شام ازعلل
ارتباط دربار ایلخانان با دستگاه پاپ و دربارهای اروپا محسوب می شود. اروپایی ها با ابزار دین و
به جهت تبلیغ دین مسیحیت وارد شرق شدند و اطلاعات مردم شناسی و نظامی دست اولی بدست
آوردند. اما این اظهار دوستی پاپ اعظم و پادشاهان اروپا با ایلخانان عاری از هرگونه نیت صادقانه
بود و صرف ا جنبه مصلحت سیاسی و تبلیغ مذهبی داشت. روابط سیاسی مغولان و کشورهای
مسیحی با مبادله هیاتهای سیاسی جهت ترویج آیین مسیح و کسب امتیازات فوق العاده و خاتمه
دادن به نفوذ مسلمین بود. روابط خانان مغول با اروپا همیشه دارای یک ثبات و به یک شکل نبود،
گاهی این روابط پر رنگ و گاهی کم رنگ تر می شد و خوانین و شاهزادگان در گسترش این
روابط نقش بسزایی داشتند. آنچه که مسلم است اروپاییان زیرکانه حداکثر استفاده را از این روابط
بردند و زمانی که از جهت حمله مغولان آسوده خیال شدند مثل سایر ملل توانستند از عواقب
مساعد مانند تشکیل امپراتوری مغول استفاده فراوانی ببرند.
این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و منابع کتابخانه ای به ارزیابی روابط
ایلخانان با اروپا و نحوه عملکرد این روابط و پیامدها و نتایج آن ها بپردازد.
Machine summary:
تا زماني که مغولان در مناطق مسلمان نشين و مرز هاي شرقي در حال تاخت و تاز بودند، اروپاييان نه تنها واکنشي نشان ندادند بلکه آن را به فال نيک گرفتند و منتظر حذف رقيب بودند،حتي تا قبل از حمله مغولان به لهستان و مجارستان نمايندگاني از طرف پيشواي اسماعيليه به اروپا فرستاده شد و از اروپاييان خواستند تا در دفع اين دشمن مشترک با يکديگر همکاري کنند ولي طبق نظر پطرس،اسقف وينچستر گفته بود بگذاريد اين سگان يکديگر را بدرند تا نابود شوند و آن گاه ما بر بازمانده دشمنان مسيح بزنيم و همه را تباه سازيم و زمين را از وجود آنها پاک گردانيم (براون،١٣٥٧،ج٣: ٦؛مرتضوي،١٣٧٠: ٢٨١؛ويلتس ،١٣٥٣: ٦٨).
عمده ترين اين هيأت هاي فرانسيسي عبارتند از:ژان پلان کارپن و همراهش بنديک لهستاني و گيوم روبروکي و ژان مونت کوروينو ،در همان اوقات دو کشيش دومينيکي ديگر به نام لومبارد آسليفوس و آندره لونگزو مويي از راه لبنان به همراه نامه هايي از طرف پاپ نزد مغولان رفتند،نامه هاي پاپ داراي چند مضمون بود،يکي جنبه کاملا مذهبي داشت و خواستار پذيرش دين مسسيحيت بودند و طي نامه ديگر از فرمانرواي مغولان خواسته بودند که دست از حمله بردارند و از پيشنهاد صلح مردم اروپا استقبال کنند(دوراکه ويلتس ،١٣٥٣: .
دوران اباقا خان نقطه عطفي در روابط ميان دربار مغول و دربار مسيحيان به شمار مي رفت وي در نظر داشت با کمک کشور هاي مسيحي به سرزمين هاي مماليک بتازد و با اين نيت سفيري به دربار پاپ کلمان چهارم فرستاد(براون،١٣٥٧،ج ٣: ٢٥).