Abstract:
فهم صحیح از کلام امیرمؤمنان(ع)در گرو یافتن ابزار و مقدمات ورود به آن است که نیازمند دقت صحیح و شایستهای است. بهکارگیری این ابزار برای شرح متن نهجالبلاغة میتواند سهمی بهسزا و تعیینکننده داشته باشد تا کلام امام علی(ع)صحیح تبیین شده و برتر تفسیر شود. اشراف بر منبع و سند، شناخت فضاوجغرافیای سخن، بیان سبب صدور، اهتمام به یافتن تاریخ ایراد کلام، مشخص ساختن مخاطب و شخصیتهای گوناگون و نیز ارائه موضوعات و اهداف کلی سخنان، مهمترین ابزارهایی است که مفسّران و شارحان تا به امروز بدان نظر داشته تا سخن امام در جایگاه خویش خوش نشیند. البته گاه همین ابزارها وقتی در کنار پیشفرضها و باورهای برخی شارحان قرار گرفته، نتیجهای عکس را مواجه بودهایم، این مقاله میکوشد با روش و رویکردی تحلیلی به روند شرح و تفسیر مفسّرانی چون ابنابیالحدید، ابنمیثم، میرزا حبیب خویی، شوشتری و مغنیه در این عرصه توجه نشان دهد؛ در صورت وجود کمدقتی به عناصر پیشگفته ضمن تذکّر به تصحیح آن بپردازد. یافتهها نشان میدهد که با توجه به ساختار متنی و شکلی نهجالبلاغه بدون مقدمات ورود به متن امکان فهم صحیح از متن نهجالبلاغه میسّر نیست و شارحان مذکور گاه از این عناصر غفلت ورزیدهاند، در نتیجه شرایط واژگونه تفسیر کردن کلام امام را فراهم ساختهاند.
The correct understanding of the words of the Commanders of the Faithful depends on finding the tools and preparations to enter it, which requires correct and worthy accuracy. Using this tool to explain the text of Nahdj al-Balaghah can have a decisive contribution so that the words of Imam Ali (AS) are correctly explained and interpreted superiorly. Mastering the source and document, knowing the space and geography of speech, stating the reason for issuing, trying to find the date of speech, identifying the audience and various characters, as well as presenting the general topics and goals of speech, are the most important tools that commentators have considered to date. To make the Imam's words sit well in his place. Of course, sometimes when the same tools are placed next to the assumptions and beliefs of some commentators, we are faced with the opposite result. Shoushtari and Mughniyeh pay attention in this field; if there is a lack of concern to the aforementioned elements, correct it while noting. The findings show that due to the textual and formal structure of Nahdj al-Balaghah, it is not possible to understand the text of Nahdj al-Balaghah without any preliminaries, and these commentators have sometimes neglected these elements, thus they have provided the conditions for misconceptions of Imam's words.
Machine summary:
پژوهش حاضر اين مهم را از منظر تفاسـير اماميـه و نيز اهل سّنت با محوريت پرسش هاي ذيل و با روش تحليليـانتقادي به بحث نشانده است : اهمّ رويکردهاي رايج ميان شارحان شيعي و سّني در مقدمات ورود به مـتن نهـج البلاغـۀ کدام است ؟ چه عناصري در هرکدام از اين مقدمات قابل بحث و بررسي است ؟ هر کـدام از اين گزاره ها تا چه حد در فهم کلام امام اثرگذار است ؟ و شارحاني برجسته چـون ابـن ابـي- الحديد، ابن ميثم ، ميرزا حبيب خويي، شوشتري و مغنيه تا چه حد از اين گزاره ها بـراي فهـم برتر از کلام اميرمؤمنان (ع ) استفاده کرده اند؟ هرچند اين پژوهش از پيشينه عمومي در شروح اماميه و يا حتـي اهـل سـّنت برخـوردار است ؛ اما اکتشاف رويکردهاي شارحان شـاخص فـريقين ، ارزيـابي رهيافـت آن هـا و ارائـه نظريه اي جامع براي برون رفت از مشکلات فهم مقدماتي از متن نهـج البلاغـۀ، مسـئله اصـلي اين دانشوران نبوده است ؛ به عنوان نمونه ميتوان به مقاله «توجه به سبب صدور به مثابـه روشـي براي نقد شروح نهج البلاغه »مهدي ايزدي و مسعود امانلو چـاپ شـده در شـماره ١٦ نشـريه مطالعات قرآن و حديث و يا نقش تاريخ نگاري و تاريخينگري ابـن ابـيالحديـد در بازيـابي بستر تاريخي متن نهج البلاغه از محسن رفعت در شماره ٣٣ نشـريه تـاريخ اسـلام در آينـه پژوهش و نيز مقالات متعدد درباره روش شناسي شروح نهج البلاغـه اشـاره نمـود کـه وجـه تمايز اين جستار با موارد پيش گفته در اين است که هر يک از آن ها به صورت مجـزّا و کلـي به بازشناسي گزاره هاي ورود به متن پرداخته اند، اما ميزان اهميت آن و شناسايي همـه آن هـا و نيز تأثيرشان بر يافتن بستر تاريخي متن نهج البلاغۀ مورد بررسي و دغدغه آن ها نبـوده اسـت ، از اين روست که اين نوشتار به بررسي تـک تـک آن هـا پرداختـه و ميـزان اثربخشـي آن را در بازيابي مقوله مهم متن کاويده است .