Abstract:
یکی از رویدادهای مهمّ اجتماعی در تاریخ ایران بعد از اسلام، تلاش برای احیاء عنوان شاهنشاهی ایرانی توسط سلسلههای ایرانی در قرن چهارم است که عمدتاً در ناحیه جبال ( به ویژه ری) حادث شد. این رویداد از دو منظر سیاسی و اجتماعی قابل بررسی است. اگر اهداف و اقدامات حکمرانان به عنوان بُعدِ سیاسی در نظر گرفته شود، بُعد اجتماعی نیز شرایط، عوامل و دلایلی است که افراد جامعهی تحت فرمان را با حکمرانانِ ایرانِ قرن چهارم همسو میساخت. این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و از طریق به پرسش کشیدن اندک اطلاعاتِّ موجود تاریخی تا حدّ امکان، تأثیر شرایط اجتماعیِ شرق جبال بر احیاء شاهنشاهی ایرانی را تبیین و روشن نماید. این پژوهش نشان میدهد که آشفتگی سیاسی، ناامنی اجتماعی، ضعف اقتصادی، استیلای غلامان ترک، دگرگونیِ قشر بندی اجتماعی، و تغییر بافت جمعیتی در ناحیه شرقی جبال در اواخر قرن سوّم و اوایل قرن چهارم، ساکنان منطقه را به احیاء شاهنشاهی ایرانی متمایل ساخته و به حکمرانان دیلمی فرصت داد تا ایده احیاء شاهنشاهی ایرانی را به عنوان راهی برای کسب مقبولیت اجتماعی و در نتیجه تداوم حکومت خود پیگیری کنند.
One of the most important social events in the history of post-Islamic Iran is the attempt to revive the title of the Persian kingship by Iranian dynasties in the fourth century, which occurred mainly in the Jibal region (especially Ray). This event can be examined from two political and social perspectives. If the goals and actions of the rulers are considered as political aspect, then the social dimension is the conditions, factors and reasons that aligned the people of the society under the rule with the rulers of Iran in the 4th century. By The historical analytic method and by asking about the little existing data, this article seeks to explain and make clear, if possible, social preparations and necessities for this case. This article show that, in the end of 3th and the early of 4th century, the inhabitants of the east jibal were been orientated to revival of Persian kingdom , as a result of the political chaos, social insecurity, economical impotence, abundance of Turk Gholams, transformation of social stratification, and demographic changes in this area. In such state, daylami rulers took advantage of an opportunity, pursued continually to be achieved Idea of revival of Persian kingdom, as a way for acquisition of social acceptability and therefore, continuity of their own rule.
Machine summary:
این پژوهش نشان مـیدهـد که آشفتگی سیاسی، ناامنی اجتماعی، ضعف اقتصادی، اسـتیلای غلامـان تـرک، دگرگـونی قشر بندی اجتماعی، و تغییر بافت جمعیتی در ناحیه شرقی جبـال در اواخـر قـرن سـوّم و اوایل قرن چهـارم ، سـاکنان منطقـه را بـه احیـاء شاهنشـاهی ایرانـی متمایـل سـاخته و بـه حکمرانان دیلمی فرصت داد تا ایده احیاء شاهنشاهی ایرانی را به عنوان راهی بـرای کسـب مقبولیت اجتماعی و در نتیجه تداوم حکومت خود پیگیری کنند.
براین اساس فرض مقاله حاضر بـر ایـن اسـت کـه شـرایط اجتماعی منطقه شرقی جبال ، در این زمان به گونه ای بوده که طـرح ایـده احیـاء شاهنشـاهی ایرانی را از سوی حکمرانان این ناحیه در قرن چهارم هجری، ضرورت میبخشید.
در ایـن صورت طبقه اشراف به عنوان یک طبقه اجتماعی متنفّذ در منطقه جبال ، بـا چـه مشـکلی رو به رو بودند که برای حلّ آن به چنین طرحـی روی آوردنـد؟ بـرای رسـیدن بـه پاسـخ ایـن پرسش بایستی شرایط اجتماعی و اقتصادی شرق جبال در نیمه دوّمِ قرن سوّم و اوایل قـرن چهارم را مورد بررسی قرار داد.
بنـابراین ، اگـر در نظـر بگیریم که تأخیر در مسلمان شدن ایـن ناحیـه ، یکـی از عوامـلِ تمایـلِ دیلمیـان بـه احیـاء شاهنشاهی ایرانی باشد، آنگاه باید افزود که گیل و دیلم در ایـن امـر تنهـا نبودنـد و تـا قـرن چهارم ، منطقه شرقی جبال نیز یکی از مهمترین کانون های حفظ و تداوم سنن باسـتانی بـوده است (نک : اشپولر،١٣٦٩: ٣٤٧/١).