Abstract:
برای رسیدن به یک بینش درست و شناخت کامل از سرایندگان، میتوان از دریچه زیباشناسی بهعمق افکار، عوالم درونی و احساسی سرایندگان دست پیدا کرد و از این طریق به زوایای ذهن آنها وارد شد و با درک و بصیرت بیشتری در اشعارشان تأمّل کرد. اشعار شیخ محمود شبستری از عرفای بزرگ قرن هشتم از جمله آثار برجسته ادب فارسی است که جایگاه ویژهای در پاسخگویی به ابهامات معرفتی و عرفانی دارد. از طرفی دیگر ابن فارض مصری نیز از شاعران عرب عصر عباسی است که در سرودن اشعار عرفانی بیمانند است. در این جستار ادبی، اشعار عرفانی ابن فارض و شیخ محمود شبستری از منظر زیباییشناختی در چند شاخه وحدت، کمال و جمال، تناسب، انسجام واژگانی، عاطفه و خیال مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که هر دو شاعر با اسلوبی منحصربفرد با توجّه به اصول تعادل و توازن، وحدت، حدّ معین، نظم و ترتیب و تصویرپردازیهای هنری در استعارات و تشبیهات اشعاری زیبا سرودهاند که رعایت این امور باعث تاثیرگذای بیشتر اشعار عرفانی آنان بر مخاطب گردیده است.
Through the lens of aesthetics, the poets' inner thoughts, inner worlds and
emotions can be reached to achieve a correct insight and complete
knowledge of the poets, and through this, he entered the corners of their
minds and reflected on their poems with more understanding and insight.
The poems of Sheikh Mahmoud Shabestari, one of the great mystics of the
eighth century, are among the outstanding works of Persian literature that
have a special place in answering epistemological and mystical
ambiguities. On the other hand, Ibn Farid Masri is one of the Arab poets of
the Abbasid era who is unique in composing mystical poems. In this
literary essay, the mystical poems of Ibn Fariz and Sheikh Mahmoud
Shabestari have been studied from an aesthetic point of view in several
branches of unity, perfection and beauty, appropriateness, lexical
coherence, emotion and imagination. The results of the research show that
both poets have written beautiful poems in a unique style with regard to
the principles of balance, unity, certain limit, order and artistic imagery in
metaphors and similes. Has been addressed.
Machine summary:
در این جستار ادبی، اشعار عرفانی ابن فارض و شیخ محمود شبستری از منظر زیباییشناختی در چند شاخه وحدت، کمال و جمال، تناسب، انسجام واژگانی، عاطفه و خیال مورد بررسی قرار گرفته است.
2. پیشینه پژوهش درباره ادبیات عرفانی نزد شیخ محمود شبستری و ابن فارض و بررسی عناصر آن در دو ادب فارسی و عربی، کمابیش مقالاتی نگاشته شده است و از جمله این پژوهشها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: مقالهای از محمد گودرزی (1388) با عنوان «شریعت، طریقت، حقیقت ازمنظر ابن فارض و شیخ محمود شبستری» عرفان اسلامی(ادیان و عرفان).
شایان ذکر است بر اساس جستجوهای صورت پذیرفته در پایگاههای اینترنتی، تاکنون پژوهش مستقلّی با موضوع «بررسی زیبایی شناختی اشعار عرفانی ابن فارض و شیخ محمود شبستری انجام نشده است و با عنایت به جایگاه عرفانی و ادبی این دو ادیب و عارف به بررسی اشعارشان خواهیم پرداخت.
از اینرو اطلاق عارف بر کسی مینماید که داند به غیر از حق موجود حقیقی نیست اعم از آنکه دانش وی به دلیل باشد یا به شهود؛ در همین راستا شبستری از عنصر وحدت آفرین در این قصیده بهره برده است، رعایت موسیقی درونی در بیت دوّم میان واژههای (هست/ هست/ هستی/ هست) و همچنین تشبیهات متعدد همانند: (تشبیه وجود به خار و خاشاک) و استعاراتی همچون (خانه دل) بر وحدت ساختاری و معنایی بیت افزوده است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} شبستری نیز مانند دیگر اندیشندگان اشراقی میگوید: شناسایی در آخرین و برترین مرتبه خود، یگانگی شناسنده و شناختی است.