Abstract:
شناخت صحیح از انسان و جایگاه وی در نظام هستی و بازتحلیل درست از تعاملاتی که توسط او در سطوح مختلف ایجاد میشود، نیازمند دست یازیدن به سطوح بالاتری از معرفت است که توسط آموزههای متقن وحیانی حاصل میشود. هدف: هدف این تحقیق، ترسیم هویت وجودی انسان الهی با استفاده از نظریههای جدید پیرامون انسانشناسی بود. روش: در این مقاله نخست به روش تحقیق کیفی، تفسیر انسان به انسان با نگرشی ذاتی به نوع انسان، به شناخت ابعاد وجودی انسان الهی پرداخته شد. سپس با تحلیل داده مضمون، مطالعۀ تطبیقی مدیریت منابع انسانی با تأکید بر مبانی انسانشناسی مکاتب مدیریت غربی و اسلامی صورت گرفت. کدگذاری منابع مورد مطالعه با نرمافزار Quirkos انجامشد. یافتههاونتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد با وجود اختلافات شدید در بعد هستیشناسی دو جریان و جهانبینی نشئت گرفته از آن، در بعد رفتاری و عملکردی شباهتهایی بین این دو رویکرد وجود دارد.
A proper understanding of man and his place in the system of being, and a proper re-analysis of the interactions that he creates at different levels, require the attainment of higher levels of knowledge that are attained by persuasive revelatory teachings. Objectives: The purpose of this study is to delineate the ontological identity of a divine human using new theory about anthropology. Method: In this paper the qualitative research method of human-to-human interpretation is used with an intrinsic view of the human species. Subsequently, a comparative study of human resource management with emphasis on the anthropological foundations of Western and Islamic management schools was conducted through the thematic analysis method. The coding of the studied sources was done with Quirkos software. Results: The results of this study showed that, despite the strong differences in the ontology dimension of the two streams and the worldview derived from it, there were similarities in the behavioral and functional aspects of the two approaches.
Machine summary:
مطالعۀ تطبيقي مديريت منابع انساني با تأکيد بر آنتروپولوژي Article مکاتب مديريت 1 صنم صلواتي 2 سيد رضا سيدجوادين 3 طهمورث حسنقليپور ياسوري چکيده شناخت صحيح از انسان و جايگاه وي در نظام هستي و بازتحليل درست از تعاملاتي که توسط او در سطوح مختلف ايجاد ميشود، نيازمند دست يازيدن به سطوح بالاتري از معرفت است که توسط آموزههاي متقن وحياني حاصل ميشود.
اين تحقيق درصدد است نخست به روش تفسير انسان به انسان، مدل ساختار وجودي انسان و رويکرد اسلام به او را تصوير کرده، سپس تأثير اين تصوير را در راستاي ارتقاي مديريت منابع انساني موجود به سمت شکل گيري مديريت منابع انساني اسلامي تبيين کند.
براي تحقق اين موضوع، لازم است ابتدا رويکردهاي انسانشناختي مکاتب مديريت منابع انساني رايج و تعريف قرآني و اسلامي انسان کنکاش و بازبيني شود تا سپس دستاوردهاي نگاه اسلامي به انسان و روش تفسير دقيق آن، ابعاد و زواياي گستردهتري در راستاي ارتقا و تعالي مديريت منابع انساني ايجاد کند.
پس از مشخص شدن ابعاد وجودي انسان در مکتب اسلام، با تحليل داده تم يا مضمون، نقاط تشابه و افتراق نوع نگاه به انسان را در مکاتب مديريت غربي و اسلامي مشخص مي کنيم تا پس از آن بتوان چارچوبها و ساختار مديريت منابع انساني رايج شکل گرفته در غرب را که هم اکنون نيز در سازمانهاي ما با همان مفروضات به انسان در جريان است ، بازخواني کرد.
Tehran: The Organization for Researching and Composing University Textbooks in the Humanities (SAMT), 8 Edition.