Abstract:
یکی از مهمترین مباحث حکمت صدرایی حرکت جوهری است. بر اساس تشکیک وجود، وقوع حرکت جوهری به نحو اشتدادی، امری ممکن، بلکه واقعشده است. تشریح این نظریه که انسان وجودی سیّال دارد، یکی از راهبردیترین مباحث درباره نفس انسانی را روشن میسازد. از دیگر سو، دازاین به مثابۀ مسئلهای محوری در اندیشه هایدگر، حقیقتی ثابت نیست؛ بلکه دارای ابعاد و اطوار گوناگونی است. با توجه به جایگاه حکمت صدرایی و نیز اندیشۀ هایدگر، مقایسه میان سیالیت انسان در نظریۀ حرکت جوهری صدرایی و اطوار دازاین در نگرش هایدگر میتواند زوایای پنهان و ابعاد وجودی بیشتری از انسان را روشن سازد. بر این اساس، در نوشتار حاضر، برای فهم چگونگی سیالیت انسان، نخست ابعاد ششگانه حرکت جوهری نفس از منظر صدرا و سپس اطوار دازاین از منظر هایدگر توضیح داده شده است تا زمینه برای مقایسه این دو نظرگاه فراهم گردد. فضای فکری این دو فیلسوف، بیانگر مبانی متفاوت آنهاست. با این همه، در برخی ابعاد حرکت مانند مسافت، میان دو فیلسوف اشتراک نظرهایی را میتوان یافت. البته نقاط اختلاف بین این دو متفکر دربارۀ انسان و مسیرهای ممکن او در زندگی بسیار است
من اهم المباحث فی الحکمة الصدرائیة الحرکة الجوهریة، و بنائا علی التشکیک فی الوجود، وقوع الحرکة الجوهریة بنحو الاشتداد امر ممکن بل واقع فعلا. وببیان النظریة التی تفید بکون الإنسان ذا وجود سیال یتضح احد اهم الموضوعات حول النفس الإنسانیة. و من جانب آخر، الدازاین کمفهوم رئیسی فی فلسفة هیدغر، لیست حقیقة ثابتة، بل لها جوانب و احوال مختلفة. نظرا إلی مکانة الحکمة الصدرائیة و فلسفة هیدغر، المقارنة بین سیالیة الإنسان فی الحرکة الجوهریة الصدرائیة و بین احوال الدازاین عند هیدغر یمکن أن تساعد فی إیضاح زوایا خفیة فی ایعاد الإنسان الوجودیة. وعلی هذا الاساس نقوم فی هذه المقالة ببیان أبعاد الستة للحرکة الجوهریة عند صدرا و احوال الدازاین عند هیدغر تمهیدا للمقارنة بینهما. الاجوا الفکریة لکلا الفیلسوفین توحی بخلافهما فی المبادئ، لکن یمکن إیجاد بعض الاشتراکات
فی بعض الابعاد مثل المسافة، لکن الخلاف بینهما حول الإنسان و الطرق الممکنه
فی حیاته کثیرة.
Substantial Movement is regarded as one of the most important topics in Sadra's wisdom. Based on the gradational state of existence, tashkīk-i wujūd, the occurrence of a substantial motion in an intensified manner is a possible, but an actualized event. Explaining this theory, on which human being would be of a fluid existence, illuminates one of the most strategic issues about the human soul. On the other hand, Dasein, as a central issue in Heidegger's thought, is not a fixed fact; it has different forms and dimensions. Considering the position of Sadra's wisdom and Heidegger's thought, a comparison between human fluidity in the theory of Sadra's substantial motion and Dasein's theory in Heidegger's view can clarify the hidden angles and more existential dimensions of human being. Accordingly, in the present article, in order to understand how human fluidity is, the six dimensions of the movement of the soul's essence from Sadra's point of view are described at first and then, the forms of Dasein from Heidegger's point of view are explained; in this way, the basis for comparing these two views is provided. The intellectual space of these two philosophers expresses their different principles. However, in some dimensions of motion including distance, commonalities can be found between the two philosophers. Of course, there are many differences between these two thinkers about man and his possible paths in life
Machine summary:
بررسي تطبيقي سياليت انسان در حرکت جوهري نفس ملاصدرا و اطوار دازاين در انديشه هايدگر تاريخ دريافت : ٩٩/٢/٢٠ تاريخ تأييد: ٩٩/٤/٣ حسن عبدي * * محمدتقي يوسفي ** * منصور مهدوي *** * يکي از مهم ترين مباحث حکمت صدرايي حرکـت جـوهري اسـت .
با بررسي آثار صدرا در اين زمينه ، ميتوان به زواياي مختلف ديدگاه او دربارة چيستي انسان پي برد؛ امـا در کنار اين روش ، يکي از شيوه هايي کـه بـه درک دقيـق تـر ديـدگاه وي کمـک ميرساند، بررسي تطبيقي ديدگاه او با ديدگاه متفکران ديگـر اسـت ؛ بـراي مثـال ميتوان با مقايسۀ ديدگاه ملاصدرا دربارة حرکت جوهري نفس و ديدگاه هايدگر دربارة اطوار دازاين ، ضمن آگاهي به وجوه شباهت و وجوه اختلاف آنها، زواياي جديدي از نگرش دو متفکر به مسئله يادشده را دريافت .
نکتۀ مهم در اين ميان ، فهم سيال بودن انسان از نظرگاه اين دو متفکـر اسـت ؛ ازاين رو نوشتار حاضر ميکوشد در يک بررسي تطبيقي ميـان سـياليت انسـان در حرکت جوهري نفس ملاصدرا و اطوار دازاين در انديشه هايدگر بـه درک بهتـر ديدگاه آن دو نزديک شود.
بايد توجه داشت که ملاصدرا و هايـدگر بـه ترتيـب ، «نفس » و «دازاين » را مفهوم محوري براي واکاوي ابعاد وجودي و سياليت انسـان قرار داده اند؛ ازاين رو پرسش اصلي اين پژوهش آن است که آيا بـا مقايسـۀ ميـان نظريۀ ملاصدرا در زمينۀ حرکت جوهري نفس و ديدگاه هايـدگر دربـارة اطـوار دازاين ، چه وجوه اشتراک و وجوه تفاوتي دربـاره سـياليت انسـان قابـل اصـطياد است ؟ بررسيها نشان داد در آثار منتشر شده ، تحقيقي دربارة ايـن مسـئله انجـام نشده است .