Abstract:
مفاهیم فلسفی نقش مهمی در اندیشه انسان و کشف حقایق هستی بر عهده دارند. ازاینجهت، ارتباط مفاهیم فلسفی با خارج برای کشف حقایق هستی، از جمله مسائلی است که مورد توجه حکماء بوده است. برخی از حکما به ذهنی و اعتباری بودن آنها حکم کردهاند و هیچ نحو خارجیای بر آنها قائل نیستند. برخی از حکما نیز خارجیت آنها را پذیرفته و اصطلاح «عروض ذهنی» و «اتصاف خارجی» را برای بیان چگونگی وجود مفاهیم فلسفی ارائه دادهاند تا از قاعده تکرر در وجودات ـ که باعث اعتباری خواندن این مفاهیم و در نتیجه ذهنی محض دانستن آنها شده است ـ در امان باشند. تفسیرهای مختلفی از این اصطلاح ارائه شده است؛ [مثلا] عدهای از حکماء، با عنوان «وجود رابط»، اتصاف مفاهیم فلسفی در خارج را تبیین و تفسیر کردهاند. اما گویا تفسیر به «وجود رابط» مکفی به پاسخ نبوده و دارای ابهام زیادی است. ازاینجهت علامه طباطبایی در نظر نهایی خود، تفسیر دقیقی از «وجود رابط» ارائه داده و تحقق این قبیل مفاهیم را به وجود منشا انتزاع دانسته است که وجودی جدا و مستقل از موضوع خود نداشته و به یک وجود موجودند. در مقابل، علامه مصباح اگرچه تحقق مفاهیم فلسفی را به وجود موضوع خود و به یک وجود میداند، ولی عنوان «وجود رابط» را بهکار نمیبرند. ما در این تحقیق با روش توصیف و تحلیل، در پی تبیین این مساله از نگاه این دو فیلسوف شهیر اسلامی هستیم.
Philosophical concepts play a significant role in the course of thinking and discovering the truths of what there is. Thus, the connection of philosophical concepts to the external world for discovering the truths of what there is has called the attention of the sages. Some of them have argued that those concepts are mental and thus mentally constructed so that they have no referent in the outside world at all. Others, however, have embraced that they have some sort of referent in the outside world using the terms that “their formation is mental” but “their application is external”. They have thus illustrated how philosophical concepts exist outside in order to avoid the infinite regression in their coming to being -which gave rise to consider them purely mental thus abstract. The above two terms have been interpreted differently. Some philosophers, for example, proposed copula in order to explain the external application of those philosophical concepts; though, the interpretation through copula does not suffice as an answer and sinks into much obscurity. That is why, in his point of view, Allamah Tabatabaii has suggested a very precise interpretation of copula saying that such concepts exist outside but not separately from their source of abstraction in the external world, that is to say they do not have independent referent outside separate from their subject thus they (the philosophical concepts and their outside subject they refer to) exist in one identical being. In contrast, Allamah Misbah does not make use of copula, though he embraces the idea that philosophical concepts and their referent subjects exist outside in one identical being. In their essay, the authors have adopted the descriptive-analytic method in order to explain the issue in the two celebrated philosophers
Machine summary:
بهعنوان مثال، در قضیه «زید ایستاده است»، این «است» رابط بین زید و «ایستاده بودن» است و باعث پیوند محمول به موضوع میباشد و اگر وجود رابط در خارج موجود باشد، به دو طرف وجود خارجی نیاز است تا در ضمن آنها در خارج تحقق داشته باشد، این معنا در مقابل «وجود محمولی» قرار دارد که هم استقلال در تصور دارد و خود یکطرفه نسبت واقع میشود و قابل حمل بر موضوع است (مثل قضیه «زید موجود است») و هم مستقل در وجود است و در خارج بدون تکیه به وجود دیگری تحقق دارد؛ همان چیزی که فلاسفه در بحث اصالت وجود و اعتباریت ماهیت بهدنبال اثبات و تحقق بالذات آن در خارج هستند؛ چیزی که متن خارج را تشکیل میدهد و منشأ اثر بوده و هر چیزی به توسط او موجود است (صدرالدین شیرازی، 1981م، ج1، ص82.
(همان، ص74) در نقد نظر شهید مطهری ـ چنانکه در کلام استادش نیز موجود است ـ باید گفت تقسیم وجود به «وجود محمولی» و «وجود رابط» ـ که ایشان آن را ذهنی محض میداند و بدون اینکه به خارج و محکی آنها توجه شود، تنها درباره مفاهیم و تصورات ذهنی جاری است ـ درست نیست؛ زیرا مفاهیم ـ صرف نظر از محکیشان ـ از خود هیچ حکمی ندارند، بلکه در ذات خود ـ صرف نظر از محکیشان ـ ابهام دارند و نه مستقل هستند و نه رابط.