Abstract:
بررسی و شناخت روش دانشمندان در هر علمی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چه اینکه شناخت این روش به محققان هر رشته این امکان را می دهد که چگونگی بهره برداری از منابع آن رشته را فراگیرند و برای تحقیق و پژوهش و بررسی و نقد یافته های دیگر دانشمندان- با روش و شیوه پذیرفته شده آن رشته- اقدام نماید. در این میان، روش شناسی علم فقه نیز در خور توجه است. به طور کلی، بررسی رفتار علمی فقها نشانگر آن است که دو روش فردگرایانه و جمع گرایانه وجود دارد که اولی در جریان استنباط تنها به فرد و شرایط او توجه دارد؛ اما روش دوم به فرد به عنوان عضوی از یک جامعه نظر کرده و مناسبات و شرایط پیچیده حاکم بر جامعه را نیز در نظر می گیرد. بنابراین پرسش اصلی این پژوهش آن بود که فقه فردی و فقه حکومتی چه شباهتها و تفاوتهایی با هم دارند؟ پاسخ این پرسش که با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شد، مؤید آن بود که فقه فردی و فقه حکومتی در برخی حوزه ها- همچون یکسان بودن منابع- شبیه هم بوده و در برخی- همچون ارکان و مقومات- متفاوتند. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که با توجه به شرایط امروز و تشکیل حکومت اسلامی، بهره گیری از روش فقه حکومتی بر فقه فردی ترجیح دارد؛ به نحوی که می تواند مبانی نظری دولت، حکومت و تمدن اسلامی را ارائه نماید.
The study and knowledge of the method of scientists in any science is of great importance; What is more, knowing this method allows researchers in any field to learn how to use the resources of that field and to do research and study and critique the findings of other scientists - with the accepted method and method of that field. In the meantime, the methodology of jurisprudence is also noteworthy.
In general, the study of the scientific behavior of jurists shows that there are two methods, individualistic and collectivist, the first of which, during the inference, pays attention only to the individual and his circumstances; But the second method considers the individual as a member of a society and also considers the complex relationships and conditions that govern the society.
Therefore, the main question of this research was what are the similarities and differences between individual jurisprudence and government jurisprudence? The answer to this question, which was examined by descriptive-analytical method, confirmed that individual jurisprudence and governmental jurisprudence are similar in some areas, such as the same resources, and different in others, such as pillars and categories.
Also, the research findings showed that considering the current situation and the formation of the Islamic government, using the method of governmental jurisprudence is preferable to individual jurisprudence; In a way that can provide the theoretical foundations of the state, government and Islamic civilization.
Machine summary:
راهکار رشد و بالندگی فقه حکومتی در این زمینه، توجه به چهار عنصر زیر، مهم است: مقتضیات زمان و مکان امام خمینی1 در توصیههای خود به فقهای شورای نگهبان- برای تصمیمگیریهای اساسی در اداره دینی نظام سیاسی- میفرمایند: یکی از مسائل بسیار مهم در دنیای پر آشوب کنونی، نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیمگیریهاست.
از طرف دیگر، هر چند عنوان مصلحت به عنوان یک سند مستقل در اسناد معتبر نزد فقها بیان نشده است؛ اما این مطلب به معنای کمرنگ ماندن حضور این عنصر در اجتهاد شیعه نیست؛ چرا که فقهای امامیه در پذیرش عقل عملی- به عنوان یکی از اسناد معتبر کشف- اتفاق نظر دارند؛ این در حالی است که مبنای درک عقل و داوری آن، سنجش ملاکها و مصلحتها است، و این وجود مصلحت یا مفسده در انجام عمل است که پایه و اساس برای درک عقل به حسن فعل یا قبح آن میگردد، و به دلیل ملازمه بین درک عقل و حکم شرع، حکم شرعی ثابت میشود.
به طور کلی، نمونههایی از استفاده فقها از مذاق شریعت- در سراسر فقه- به چشم میخورد؛ به عنوان مثال صاحب جواهر- محمد حسن نجفی- با کمک مذاق شریعت دست به تولید یک قاعده مهم میزند، که- به ویژه- در مسائل اجتماعی کاربردی فراوان دارد؛ چنانکه مینویسد: گاهی اقدامی مباح یا مستحب و یا واجب است؛ اما انجام آن موجب تلف مال یا جان میگردد؛ حکم این مسئله هر چند صراحتا بیان نشده؛ اما از مذاق شارع استفاده میشود، که چنین اقدامی جایز نیست.