Abstract:
نکاح موقت یکی از نهادهای پذیرفتهشده در فقه و حقوق اسلامی است که در برخی احکام و ویژگیها، تفاوتهایی با نکاح دائم دارد؛ ازجمله انفاق به زوجه، که در نکاح موقت برخلاف نکاح دائم، زوج وظیفه ندارد به زوجه نفقه پرداخت کند؛ مگر آنکه ضمن عقد شرط شده باشد یا عقد بر مبنای آن واقع شده باشد. شرط پرداخت نفقه در نکاح موقت بهعنوان یک شرط بنایی، از قوانین تکمیلی در این نوع نکاح است که شارع و قانونگذار آن را پذیرفته است و در آن اتفاقنظر وجود دارد. اصل حاکمیت ارادة طرفین در شکلگیری قراردادها نیز مؤید این امر است، اما باید توجه داشت که نفقة مشروط در نکاح موقت، تابع آثار نفقه در نکاح دائم نیست، بلکه از قوانین حاکم بر شروط ضمن عقد تبعیت میکند. مسئلة دیگر دراینباره، مدتزمان شرط پرداخت نفقه است که میتواند بیشتر یا کمتر از زمان نکاح موقت باشد، اما در اینمورد که درصورت انحلال عقد منقطع به واسطة فسخ یا انفساخ و یا بذل مدت، این شرط به قوت خود باقی میماند و یا خیر، اختلافنظر وجود دارد که به آن پرداخته میشود. این پژوهش با روش گردآوری اسنادی ـ کتابخانهای و نوع تحقیق توصیفی ـ تحلیلی به تبیین و تحلیل موارد یادشده میپردازد.
Temporary marriage is one of the accepted institutions in Islamic jurisprudence and jurisprudence which differs from permanent marriage in terms and conditions. One of these differences is the obligation to pay alimony, which in the case of permanent marriage, the couple is obliged to pay the alimony against the temporary marriage to the spouse. Couples are contracted and supplemented by this type of marriage, and it is agreed that the condition of payment of alimony by the couple as a condition of entering into a contract of marriage or placing a temporary contract on the payment of alimony as a valid and valid building condition. This confirms the sovereignty of the parties in the formation of contracts and contracts, Be it. However, these terms are not subject to the permanent effects of the marriage contract and have the characteristics of the contractual terms and are subject to the underlying or contractual terms. Another option is the payment of alimony which can be longer or less than the termination of the marriage. Due to termination or expiration of the contract or the term of the marriage and the existence of the term of the charity after the dissolution of the marriage whether the act remains a condition or not, there being a difference of opinion expressed in this writing separately.
Machine summary:
یکی از این احکام، انفاق به زوجه توسط زوج است که در عقد دائم بهعنوان یک تکلیف و در قالب قانون امری به عهدة زوج است، اما در نکاح موقت، زوج الزامی به پرداخت نفقه به زوجه ندارد؛ مگر اینکه در حیطة توافق طرفین در قالب شروط مبنایی یا ضمن عقد قرار گرفته باشد، که با تصریح ماده 1113 قانون مدنی و احکام فقهی و قوانین مرتبط با نکاح منقطع و شروط ضمن عقد لازم این مسئله تبیین خواهد شد که این شروط بهصورت صریح یا ضمنی صحیح و لازمالاجرا هستند.
همانطوریکه در این نوع نکاح سرپرستی شوهر ثابت نیست، نفقه هم که تعهد مقابل آن است، وجود ندارد؛ بلکه زوجین میتوانند ضمن عقد نکاح موقت شرط کنند که زوجه تحت سرپرستی زوج باشد و زوج ملزم به تأمین هزینة های زندگی زوجه باشد؛ هرچند باید توجه داشت که منشا این امر قرارداد است نه شرع یا قانون، بنابراین در صورت تخلف و امتناع زوج، آثار ترک انفاق که در مورد زوجه دائم مترتب است جاری نخواهد شد(محقق داماد، 1387، ص308).
طبق ماده 1113 قانون مدنی، در نکاح موقت شرط پرداخت نفقه ازجهت اعمال حق است، نه حکم، و خلاف مقتضای اطلاق عقد و از قوانین تکمیلی است که هر نوع شرط مشروعی درجهت اعمال یا اسقاط آن صحیح و تابع اراده طرفین است؛ به نحوی که در اشتراط آن یا پس از اشتراط در اسقاط آن مختارند، زیرا حق برای شخص ایجاد سلطنت میکند و همچنین اختیار اسقاط میدهد، اما حکم این چنین نیست(خوانساری، 1418هـ، ص109).