Abstract:
از بدو تاسیس جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب اسلامی، مفهوم مقاومت در سیاست خارجی ایران جایگاه مهمی یافته است. به باور ناظران بینالمللی، ایران با صرف هزینههای سیاسی، انسانی، اقتصادی و نظامی، این مفهوم را عملیاتیسازی کرده و با بسط ایدئولوژیک آن در منطقه، رهبری معنوی مجموعه انسانی، سازمانی و عقیدتی را در اختیار گرفته است که از آن به عنوان محور مقاومت یاد میشود. بنابراین همانطور که در دو دهه اخیر محور مقاومت از ارکان قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران بوده است، در آینده نیز ممکن است این وضعیت تداوم یابد. یکی از گمانهزنیها درباره پیامدهای قرارداد ٢٥ ساله ایران و چین، تقویت محور مقاومت در آینده است. در این پژوهش تلاش میشود با بررسی سناریوهای متنوع درباره آینده محور مقاومت در پرتو همکاریهای راهبردی ایران و چین، این گمانه-زنی راستآزمایی شود. بنای مقاله حاضر این است که با به کارگیری ترکیب روش-های تحلیلی و آیندهپژوهشی شامل تحلیل روندها، پسنگری و سناریونویسی، راهبردهای ساخت آینده مطلوب تبیین شود. مفروض این مقاله همبستگی متغیرهای مستقل و وابسته موضوع مورد پژوهش است.
Since the establishment of the Islamic Republic of Iran after the
Islamic Revolution, the concept of resistance has played an important
role in Iran's foreign policy. According to international observers,
Iran has implemented this concept at the expense of political, human,
economic, and military costs, and with its ideological expansion in the
region, has assumed the spiritual leadership of a human,
organizational and ideological set from which it is called the axis of
resistance. Therefore, if in the last two decades, the axis of resistance
has been one of the pillars of power in the regions of the Islamic
Republic of Iran. this situation can continue in the future. One of the
speculations about the consequences of the 25-year Iran-China
agreement is to strengthen the axis of resistance in the future.
Therefore, this study attempts to verify this speculation by examining
various scenarios about the future of the resistance in the light of
strategic cooperation between Iran and China. In this article, by using
a combination of analytical methods and future research, including
trend analysis, retrospective and scenario writing, strategies for
building a favorable future are explained. The hypothesis of this paper
is the correlation between the independent and dependent variables of
the subject under study.
Machine summary:
به همین دلیل، نقش و جایگاه این مسئله در قرارداد همکاریهای ایران و چین باید لحاظ شود، چون پیامد همکاریهای راهبردی تهران و پکن بر محور مقاومت یکی از جنبههای مهم آن به شمار میرود؛ چنان که نگاه و رویکرد ناظران غربی به توافق ایران و چین نیز صرفاً اقتصادی و درباره ابعاد دوجانبه این رابطه نیست.
مفهوم محور مقاومت که حدود دو دهه پیش در بستر رخدادهای منطقهای شکل گرفت، تداعی نام بازیگران دولتی و گروههای نظامی و شبهنظامی منطقه است که دو هدف همسو را دنبال میکنند: از یک سو با استقرار باثبات رژیم صهیونیستی مقابله میکنند و از سوی دیگر مخالف استقرار نظم آمریکاییـ عربیـ صهیونیستی در خاورمیانه هستند و در عین حال رابطه سیاسی، اقتصادی و امنیتی با یکدیگر در راستای تحقق اهداف مذکور دارند.
اما زمانی که این سناریوها در پرتو قرارداد جمهوری اسلامی ایران و چین قرار میگیرد، با توجه به کاهش اثر تحریمها و فشارهای آمریکا بر ایران، و از سوی دیگر، نقش و اهمیت محور مقاومت برای ایران، به نظر میرسد احتمال سناریوهای نامطلوب تا حدی کاهش یابد.
در واقع مسئله این است که قرارداد همکاری ایران و چین، بر تقویت کدام بعد یا ابعاد محور مقاومت تأثیر مثبت خواهد داشت، یا چگونه میتوان از این قرارداد برای تقویت محور مقاومت در ابعاد مختلف استفاده کرد؟ پیشینه سیاست خاورمیانهای چین توجه چین به خاورمیانه را باید از دو بعد نیاز این کشور به مزایای اقتصادی منطقه و اهمیت منطقه در معادلات قدرتهای بزرگ تبیین کرد.