Abstract:
سکولاریسم در غرب مت اثر از برخی عوامل ، از جمله برخی متون کتاب مقدس مسیح یها که در آ نها به صراحت اقتدار دینی از اقتدار دنیوی تفکیک شده است، ظهور کرد. در عالم اسلام هم برخی نویسندگان و تحلیلگران مسلمان به تبع این دیدگاه، برخی آیات قرآن را به گونهای تفسیر می کنند که همچون مسیحیت، سر از سکولاریسم در می آورد، از جمله با استناد به آیات ٥٨ و ٥٩ سورۀ نساء، استدلال می کنند که پیامبر (ص)فاقد شان حکومتی بوده و اطاعت از ایشان در همۀ امور ، حکومتی مطلق نیست و حتی خداوند دستورداده تا امر حکومت به مردم واگذار گردد . این در حالی است که اولا با بررسی منابع دینی، از جمله قرآن، روایات، تاریخ اسلام و احکام فرعی فقهی اسلامی در می یابیم، که بخش عمدهای از برنامه های اسلام بدونتشکیل حکومت، امکان اجرا ندارند. لذا اصل تشکیل حکومت در اسلام، مفروض تلقی
شده و پیامبر (ص) نیز علاوه بر اینکه خود تشکیل حکومت دادند، تکلیف حکومت بعد از خود را نیز به امر الهی معین ساختند. ثانیا منظور از اولی الامر که خداوند متعال فرموده است، به صورت مطلق، امر به اطاعت از آ نها میکند و میان اطاعت از آ نها با اطاعت از خدا هیچ تفاوتی قائل نیست و این آیه اشاره به معصومین علیهم السّلام دارد و نه مردم عادی و گر نه نقض غرض نسبت به ارسال انبیاء و هدایت الهی صورت م ی گیرد ؛ چنانکه روایات نیز موید این تفسیر از اولی الامر می باشند، ثالثا آیه ای که امر میکند تا امانات به اهلش سپرده شوند، دلالت بر واگذاری امامت به صاحبانش م ی باشد که همان ائمه اهل بیت علیهم السلاممی باشند و نه مردم.
Machine summary:
بنابراین ریشه اصلی تفکیک نهاد دین از نهاد قدرت و پیدایش مکتب سکولاریسم و لائیسم، متون مقدس مسیحی و تفاسیر آباء کلیسا بود، از نظر ما هر چند این متون، به دلیل اینکه تحریف شده هستند، نمیتوانند معتبر بوده و بیانگر دیدگاه پروردگار متعال در این زمینه باشند و برای دریافت دیدگاه دین اسلام، باید به متون معتبر از منظر اسلام مراجعه کرد، با این حال برخی نویسندگان و تحلیلگران تلاش کردهاند تا با مراجعه به متون معتبر اسلامی، از جمله قرآنکریم، چنین استدلال کردند که قرآن نیز همچون انجیل معتقد به تفکیک نهاد دین از نهاد قدرت و حکومت میباشد و از این روی، میتوان سکولاریسم را از دل قرآن استخراج نمود، بر اساس این دیدگاه، قرآن صرفاً یک کتاب اخلاقی و معنوی است که اساساً بحث دولت در آن مطرح نشده است، از طرفی پیامبر( در مقام حکومت، همچون سایر انسانهاست و به همین دلیل در آیۀ 59 سورۀ نساء، اطاعت او از اطاعت خداوند تفکیک شده است.