Abstract:
در حقوق انگلیس و آمریکا تصاحب فرصت بستن قرارداد متعلق به شرکت تجاری توسط مدیر به سبب مغایرت با وظیفۀ امانی خودداری مدیر از قرار گرفتن در وضعیت تعارض منافع با شرکت ممنوع است. با وجود این، در مورد مفهوم تعلق فرصت به شرکت بین دو کشور تفاوت وجود دارد. حقوق انگلیس با تأکید بر وظیفۀ یادشده، هر فرصتی را که برای شرکت ایجاد شده یا در چشمانداز آن قرار دارد، متعلق به شرکت میداند، ولی از نظر حقوق آمریکا، علاوهبر آن، فرصت برای شرکت باید دارای ارزش مالی باشد. همچنین در دو کشور برای تصاحب فرصت سه ضمانت اجرای تکلیف مدیر به بازگرداندن تمام منافع حاصله، مسئولیت مدنی جبران زیان و جریمۀ تنبیهی وجود دارد که نشاندهندۀ رویکرد جدی این کشورها برای مقابله با سوءاستفادۀ مدیران است. در حقوق ایران با توجه به سکوت مقررات تجاری، مبنای اصلی که برای ممنوعیت مدیر میتوان درنظر گرفت، مغایرت آن با تعهد مدیر به رعایت مصلحت شرکت است. براساس این مبنا، مفهوم تعلق فرصت به شرکت جنبۀ نسبی پیدا میکند، چون تنها تصاحب فرصتی که شرکت نسبت به آن نفع دارد، مغایر مصلحت آن محسوب میشود. همچنین ضمانت اجرای آن تنها مسئولیت مدنی مدیر به جبران زیان شرکت است که توان بازدارندگی مناسبی ندارد.
In law of English and United States, usurping the opportunity of contracting belonging to the company by director is forbidden because of its contradiction with fiduciary duty of avoiding from conflicting manager’s interest with company. However, there are differences between the two countries on the concept of belonging opportunity to the company. England’s law, emphasizing the mentioned duty, considers any opportunity created for the company or in the company's vision as belonging to the company. But in United States of America’s law, the opportunity for the company must have financial value. Also in the two countries, there are three sanctions of the manager's duty to return all the benefits of the compromise, civil liability for compensation of losses and punitive penalties, which shows the serious approach of these countries to combat the abuse of managers. In Iran’s law, due to the silence of commercial regulations, the main basis that can be considered for the prohibition of the manager is its contradiction with the manager's commitment to preserve the interests of the company. Based on this, the concept of opportunity belonging to the company becomes relative, because only usurping the opportunity that the company has an interest in, is considered against the interests of the company. Moreover, the sanction of its implementation is the only civil liability of the manager to compensate the company’s losses, which does not have the appropriate deterrent power. Therefore, criminalization of opportunity Usurping is necessary.
Machine summary:
همچنين در دو کشور براي تصاحب فرصت سه ضمانت اجراي تکليف مدير به بازگرداندن تمام منافع حاصله ، مسئوليت مدني جبران زيان و جريمة تنبيهي وجود دارد که نشاندهندة رويکرد جدي اين کشورها براي مقابله با سوءاستفادة مديران است .
با وجود اين ، بررسي سير تحول اين نهاد در حقوق دو کشور انگليس و آمريکا – به عنوان دو کشور اصلي در نظام حقوقي کامن لا– نشان مي دهد که اين دو کشور با وجود ممنوع دانستن اين عمل ، در مورد مفهوم تعلق فرصت به شرکت دو مسير متفاوتي را در پيش گرفته اند که اين امر سبب شده است تفاوت جدي بين دو کشور در اين زمينه وجود داشته باشد.
در واقع ، تصاحب فرصت ، خودبه خود به منزلۀ نقض وظيفۀ اماني است و به عامل ديگري نياز نيست ( ,١٩٣ :٢٠١٥ ,shepherd &Ridley ٢٩٢ :٢٠١٣ ,Clauhlin) در نتيجه ، براي تحقق مسئوليت مدير، کافي است اثبات شود فرصتي که براي شرکت بوده است ، توسط مدير تصاحب شده و مسائل ديگر در اين زمينه بي تأثير است .
٢. وضعيت حقوقي تصاحب فرصت در حقوق آمريکا حقوق آمريکا در ابتدا تحت تأثير ديدگاه وظيفه محور بوده است ، ولي با گذشت زمان تحولاتي در اين زمينه ايجاد شد و ترکيبي از وظيفۀ اماني خودداري مدير از تعارض منافع با شرکت و ملاحظات اقتصادي و گاه منصفانه مورد عمل قرارگرفته است .
در حقوق انگليس مفهوم گستردة فرصت پذيرفته شده است ، و به طور کلي هر فرصتي که در هر زمينه براي شرکت ايجادمي شود به آن تعلق دارد و مدير از تصاحب آن ممنوع است .