Abstract:
نوشتار حاضر با رویکرد اسنادی ـ تحلیلی «مبانی فلسفی آزادیهای سیاسی در اسلام» را بررسی نموده و به این نتیجه دست یافته است که اسلام آزادیهای سیاسی را بر مبنای حاکمیت الهی بهرسمیت شناخته است. هدف آن رسیدن انسان مسلمان به خداباوری و تحقق عدالت اجتماعی، بهمنظور برخورداری شهروندان از حقوق اساسی خویش است که جوهره آن، رهایی انسان از سلطهی مستکبران در راستایی سعادت و کمال انسانی در جامعه سیاسی است. بدین منظور، مبانی فلسفی آزادیهای سیاسی را در سه بخش «مبانی معرفتشناختی»، مبانی هستیشناختی»، مبانی انسانشناختی» طرح نموده و مهمترین مولفههایی که چرایی آزادیهای سیاسی را تبیین میکند، مانند «حاکمیت مطلق الهی بر جهان و انسان»، «هدفداری خداوند در آفرینش جهان و انسان»، «اراده و اختیار انسانی»، «مسئولیت انسانی»، «کرامت انسانی» و «برابری طبیعی» به عنوان دستاوردهای تحقیق، استخراج و بررسی نموده است.
The present article examines the "philosophical foundations of political freedoms in Islam" with a documentary-analytical approach and concludes that Islam has recognized political freedoms on the basis of divine sovereignty. Its goal is for Muslims to achieve theism and social justice in order for citizens to enjoy their basic rights, the essence of which is to free human beings from the domination of the arrogant in order to achieve human happiness and perfection in political society.
For this purpose, the philosophical foundations of political freedoms in three parts "epistemological foundations" ontological foundations "anthropological foundations" designed and the most important components that explain why political freedoms, such as "absolute divine sovereignty over the world and man", "God's purpose In the creation of the world and man "," human will and authority "," human responsibility "," human dignity "and" natural equality "have been extracted and studied as achievements of research.
Machine summary:
همچنین عقل حکم میکند که هر مخلوقی، باید مطیع خالق خود و هر معلولی، مطیع علتش باشد، عقل میگوید: کمال هر موجودی، در این است که از نظام تکوین پیروی کند، خدای سبحان مهمترین کمالی را که در قرآن کریم مطرح میکند، همین عبودیت انسانی است، لذا در قرآن کریم هم عروج انسان کامل را بر اساس عبودیت میداند (اسراء: 1) و هم نزول وحی و کتاب الهی را بر مدار عبودیت وی یاد می کند (کهف: 1، نجم: 10).
در اسلام انسان موجودی است که ضمن برخورداری از یک سلسله امیال و خواستها، از قوهای بهنام عقل نیز برخوردار است که وی را از موجودات دیگر متمایز کرده، موجودی انتخابگر میسازد و نهایتاً در زمینه آزادیهای سیاسی، امکان دسترسی به انواع آزادیهای سیاسی از قبیل؛ حق آزادی در انتخاب نظام سیاسی، حق آزادی تصمیمگیری در اداره حکومت، حق آزادی نظارت برعملکرد حکومت، که فرد در عرصه اجتماع و سیاست در برابر حکومت دارد، فراهم ساخته و در چگونگی آن نقش اساسی دارد.
از دیدگاه اسلام عقل مهمترین مبنای معرفتشناختی انسان و جهان معرفی شده و تلقی ما از این نوع مبانی در زمینه آزادیهای سیاسی، این است که امکان دسترسی به انواع آزادیهای سیاسی مانند؛ آزادی در انتخاب نظام سیاسی، آزادی تصمیمگیری در اداره حکومت، آزادی نظارت بر عملکرد حکومت را فراهم ساخته و در چگونگی اِعمال آن نقش اساسی دارد.